ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش زیبایی شناسی زیستی
صفحه 1-14
https://doi.org/10.48311/udd.2025.24224
پرویز اصلانی؛ فرح حبیب؛ آزاده شاهچراغی
چکیده اهدف:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی پرسشنامه سنجش کیفیت زیبایی شناسی زیستی بود.
روشها:
روش پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر تحلیل عامل تاییدی بوده است. جامعه آماری پژوهش ساکنین محیط های مسکونی در محلات خسروآباد، قطارچیان، آغه زمان و سرتپوله شهر سنندج بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 214 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر چهار مؤلفه زیبایی شناسی ادراکی، زیبایی شناسی شناختی، زیبایی شناسی اجتماعی و زیبایی شناسی بیولوژیکی و 13 معیار و 49 زیرمعیار بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدیه مرتبه اول و مرتبه دوم، آزمون t تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد.
یافته ها:
یافته ها بیانگر تایید ساختار عاملی پرسشنامه کیفیت زیبایی شناسی زیستی بود. میزان ادراک از زیبایی یشناسی زیستی در مجموع و برحسب ابعاد چهارگانه به طور معناداری بالاتر از متوسط بود. بین ادراک افراد نمونه از زیبایی شناسی زیستی برحسب سابقه سکونت و محیط های مسکونی تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتایج:
با توجه به یافته های پژوهش ساخت و اعتبار چنین ابزاری میتواند زمینه را برای انجام مطالعات گسترده تر و عمیق تر در زمینه زیبایی شناسی زیستی فراهم کند و به درک بهتر این مفهوم پیچیده کمک کند.
کودک و فضاهای همجوار خانه؛ جستاری در پژوهش های فارسیزبان
صفحه 15-36
https://doi.org/10.48311/udd.2025.24225
نینا قصلانی؛ آزاده آقالطیفی؛ مرجان سادات نعمتی مهر؛ حمید ندیمی
چکیده بیان مسئله: فضای همجوار خانه، به عنوان اولین فضای بااهمیت که کودکان با جهان خارج خانه ارتباط برقرار میکنند، میتواند به طور مستقیم بر رفتار، ادراک و تجربیات، تقویت تعامل و معاشرت با سایر کودکان و ارتقای روابط همسایگی مؤثر باشد. پژوهشهایی در ایران و جهان دررابطهبا کودک و این فضاها صورت پذیرفته و هریک از دیدگاهی متفاوت به موضوع نگریسته اند.
هدف: مقاله حاضر با هدف تحلیل و تفسیر آنچه تاکنون در ایران منتشر شده و پیشگیری از تکرار و یافتن شکافهای تحقیقاتی موجود، به بررسی کیفی و مرور نظاممند مطالعات پیشین در بازه زمانی 1386 تا 1403 پرداخته است.
روش: لذا تعداد 50 مقاله که کودک و فضای همجوار خانه موضوع اصلی آنها بوده، بر اساس شکل پریزما انتخاب و بررسی شده و با مطالعه ساختار و محتوای آنها به ترسیم چشم انداز کنونی پژوهشها، دستیافته است.
یافته ها: نتایج حاکی از حجم روزافزون مقالات در حوزه کودک و محله است. طبقه بندی محتوایی مقالات مورد بررسی نشان میدهد که اکثر موضوعات به حد اشباع نرسیده و جای کار برای پژوهشهای آتی باقی است. انجام تعداد اندک مطالعات در برخی موضوعات و صرفاً در یک بستر خاص مانند مسیر مدرسه، عدم توجه به کودکان با شرایط ویژه، عدم توجه به تعامل کودکان در بستر فضاهای همجوار خانه با سایر کودکان، جوانان و سالمندان، تمرکز تعداد زیادی از مطالعات بر شهر تهران و چند مرکز استان دیگر و عدم انجام پژوهش در سایر شهرها و روستاها و عدم تعیین سن کودکی موردمطالعه در برخی پژوهشها از جمله برخی از مشکلات مطالعات در این زمینه هستند.
منظر شهری مبتنی بر تقویت تعامل استفاده هدفمند از عناصر و سطوح سبز
صفحه 37-46
https://doi.org/10.48311/udd.2025.24226
مهدی حقیقت بین؛ سحر جعفری
چکیده هدف : امروزه ارتباط منظر شهر با افزایش حس تعلق در محلات از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. چرا که انسان دائماً در حال تعامل با شهر هست که حاصل این تعامل منظر شهری است. منظر شهر ادراک شهروندان از شهر است که از خلال نمادهای آن به دست میآید. از اینرو وابستگی فهم منظر به سابقه حضور در شهر، موجب میشود تا لایههای مختلفی برای منظر تشخیص داده شود. ارتباط با لایه های مختلف منظرشهر عاملی مؤثر در تقویت حس تعلق شهروندان به شهر می باشد که این مهم در محلات شهری دارای اهمیتی دوچندان است. یکی از عوامل موثر در این راستا، استفاده هدفمند از عناصر و سطوح سبز می باشد که چگونگی کاربرد آنهادر محله اصلی ترین مسأله این تحقیق می باشد. هدف این پژوهش، بهبود تجربه در فضا و ارتباط بیشتر با منظر در محله های شهری از طریق افزایش تعامل با طبیعت می باشد.
روش: روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی از نوع مطالعه موردی بوده وجمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
یافته ها: افزایش حس تعلق باعث پیوند محکم تری میان مخاطب و مکان میشود. در نتیجه حس تعلق را می توان از مهمترین معیار های سنجش کیفیت محیط بر شماریم. لذا در طراحی منظر شهر بایستی به خوانایی و افزایش حس تعلق توجه ویژه ای شود. از مهمترین یافته های این تحقیق دستیابی به راهکارهایی جهت استفاده هدفمند از عناصر سبز در محله های شهری است. به گونه ای که بتوانند علاوه بر اثر گذاری بر خوانایی و کیفیت بصری منظرشهری، کیفیت معنایی و تجربه شهروندان از محیط و بهبود رابطه عاطفی ایشان با محله را باعث گردند.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق، تعریف الگو هایی عملیاتی در محله حکیمیه تهران و در جهت ارتقا تعامل شهروندان با آن محله و تأکید بر استفاده هدفمند از گیاهان و سطوح سبز میباشد.
بازنمایی فضاهای عمومی شهری در آینه شبکههای اجتماعی؛ تحلیلی از اثر پذیری تا دگرگونی
صفحه 47-60
https://doi.org/10.48311/udd.2025.24227
آزاده جلالی؛ محمد رضا پورجعفر؛ احسان رنجبر؛ محسن کاهانی
چکیده اهداف
فضاهای عمومی شهری بهعنوان بستر تعاملات اجتماعی، تحت تأثیر دیجیتالی شدن و با گسترش شبکههای اجتماعی دستخوش دگرگونیهای گستردهای شدهاند. شبکههای اجتماعی با اشتراکگذاری تصاویر، ویدئوها و روایتهای مربوط به فضاهای عمومی، به شکلگیری ادراک و بازنماییهای چندوجهی از فضاهای شهری منجر شدهاند. بر این اساس چالش اصلی مبنی بر تحولات روبهرشد، نحوه مواجهه با دگرگونیها می باشد. هدف این پژوهش با هدف بازنمایی و تحلیل دگرگونی فضاهای عمومی شهری در شبکههای اجتماعی میباشد.
روشها
پژوهش با رویکرد مرور سیستماتیک انجام شد. پرسش اصلی چیستی و به دنبال توصیف و اکتشاف میباشد. دادهها شامل مقالات علمی منتخب از پایگاه اسکوپوس (2014-2024) بوده و تحلیل تماتیک برای شناسایی مولفههای اصلی دگرگونی و بازنمایی در شبکههای اجتماعی بهکار گرفتهشد.
یافتهها
یافتهها پیوند دگرگونی فضای عمومی و شبکه اجتماعی از منظر نوع تحلیلها، دادهها، مقیاس و گونهشناسیها مشخص میسازد و سپس انعکاس فضای عمومی شهری در شبکه اجتماعی در قالب 16 مولفه ارتقاء حس مکان، ادارک جامعه، آگاهی از مکان، موفقیت فضاها، اهمیت زندگی روزمره، مشارکت و آزادی بیان، بازتاب رویدادهای شهری، انعکاس زیبایی بصری، تغییر برند فضاها، تنوع کاربران، درک آسایش محیطی، تغییر تصویر ذهنی، تجربه حضور، تقویت خاطره جمعی و بهبود تعاملات اجتماعی تبیین گردید.
نتیجهگیری
شبکههای اجتماعی با تسهیل بازنمایی بصری و متنی، فرصتی برای بازتعریف دگرگونی و تصویر نوین فضاهای عمومی فراهم کردهاند و دادههای تولیدشده توسط کاربران به طراحان شهری در بهبود طراحی و مدیریت فضاها کمک میکند. برای بهرهبرداری کامل از این ظرفیتها تعادل میان استفاده دیجیتال و حفظ ویژگیهای اجتماعی فضاها ضروری است.
تبیین چارچوب نظری فضاهای عمومی شهری عدالت محور با تاکید بر جنسیت
صفحه 61-73
https://doi.org/10.48311/udd.2025.24228
محسن رفیعیان؛ نرگس طالب ولی اله؛ نجما اسمعیل پور؛ حمید رضا صارمی
چکیده بیان مسئله: فضای عمومی بخش عمدهای از شهرها را میسازد و به همین دلیل در هسته مطالعات شهری و بسیاری از رشته های مختلف از جامعه شناسی، جغرافیا، علوم سیاسی، مردم شناسی، معماری و فلسفه تا برنامه ریزی قرار گرفته است. به گونه ای که در دهه گذشته، فضای عمومی شهر به عنوان تسهیل کننده عدالت شهری، توجه و بحث فزاینده ای را در تحقیقات شهری، سیاست گذاری و بحث عمومی به خود جلب کرده است. چارچوب فضاهای عمومی شهری عادل به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعهای مورد غفلت قرار گرفته در زمینه اصلیترین و مهمترین چالشهای شهرهای معاصر یعنی عدالت جنسیتی تا کنون تبیین نشده است.
هدف: با عطف به موضوع و مساله هدف مقاله، تبیین چارچوب عدل سنجی فضاهای عمومی شهری با تاکید بر عدالت جنسیتی میباشد.
روش: در پژوهش حاضر تلاش شده ابتدا با بهره گیری از روش مرور سیستماتیک به استخراج شاخصهای فضاهای عمومی شهری عادل از منظر جنسیت پرداخته شود و سپس شاخصها به مؤلفه های مناسب دسته بندی و در قالب چارچوب تدوین گردند.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که 86 شاخص در مطالعات جهانی به عنوان شاخصهای فضاهای عمومی شهری عادل جنسیتی مطرح شده اند و آنها در 16 مؤلفه احساسات، سازگاری با زمینه، بهره گیری از عناصر طبیعی، کیفیت محیطی، امنیت، اجتماع پذیری، حضورپذیری، تنوع، کارآمدی، پاسخگویی، دسترسی، شرایط کالبدی، رویدادمداری، عفاف و امکانات و تسهیلات رفاهی و 7 بعد ادراکی، محیطی، اجتماعی، فضایی، کالبدی، مذهبی- فرهنگی و مدیریت شهری دسته بندی میشوند.
ارزیابی تأثیر اجتماعی(اتا) طرح انتقال پایانۀ آزادی به شهرک اکباتان
صفحه 75-91
https://doi.org/10.48311/udd.2025.24229
عزیز قربانی؛ محمد جواد اسماعیلی
چکیده چکیده
بیان مسئله: به دلیل شدت آلودگی هوا در محدودۀ پایانۀ آزادی و طرح احتمالی انتقال پایانۀ آزادی به شهرک اکباتان، ارزیابی تأثیرات اجتماعی پیامدهای نامطلوب این انتقال، بسیار ضروری است.
اهداف: هدف اصلی از انجام این پژوهش، ارزیابی تأثیر اجتماعی"انتقال پایانۀ آزادی به شهرک اکباتان" به منظور آگاه شدن بر کارکردهای پنهان طرح انتقال پایانۀ آزادی است.
روش: مقالۀ حاضر از نوع روش کیفی است. در گردآوری دادهها از مشاهدۀ میدانی، مصاحبه و اسناد مربوط و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل مضمون استفاده شده است.
یافته ها: ارزیابی طرح انتقال پایانه، مشتمل بر هشت مرحله (ترسیم سیمای منطقۀ تحت مداخله، شناسایی تأثیرات احتمالی، بررسی این تأثیرات ، تعیین واکنش احتمالی طرف های تحت تأثیر، ارزیابی تأثیرات ثانویّه و انباشتی، پیشنهاد تغییر در اقدام مورد نظر و بدیل آن، طرح های تعدیلی، ترمیمی و اصلاحی و اجرای برنامۀ پایشی) نشان می دهد که اجرای این طرح، تبعات منفی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی، سلامت و بهداشت و حمل و نقل به همراه داشته و با تضعیف روابط و هنجارهای اجتماعی، سرمایۀ اجتماعی، امنیّت، نظم و قانون، توانایی ساکنین در مقابله با بحرانها و طرح ادعاها و مطالبات را نیز کاهش خواهد داد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که طرح انتقال به شهرک اکباتان قابلیّت اجرا ندارد و چون زمین های شهرک مشاع بوده، هرگونه مداخله و دخل و تصرّف در آن بدون رضایت اهالی و لحاظ مصوّبۀ کمیسیون مادّۀ 5، نتیجه مطلوب به همراه نخواهد داشت.
مقایسه تطبیقی شاخص آسایش حرارتی (PMV) زنان در محلات تاریخی موردی مطالعه: مرکزمحلات شیخداد و ششبادگیر شهر یزد
صفحه 93-106
https://doi.org/10.48311/udd.2025.24230
مهدی منتظرالحجه؛ فاطمه اخوان قالیباف؛ ستاره چائیچی خونساری
چکیده امروزه یکی از مهمترین موضوعات در طراحی فضاهای باز شهری توجه به وضعیت اقلیمی و آسایش حرارتی کاربران است. در این گونه از فضاها شرایط حرارتی و خرد اقلیم شهری تأثیر بسزایی بر سطح سلامت و آسایش شهروندان می گذارد، به نحوی که در مواقعی منجر به تغییر در عملکرد ذهنی و جسمی شهروندان می شود. در این بین، زنان به دلیل حساسیت بیشتر به وضعیت و شرایط محیطی، به صورت یکسان با مردان از فضاهای شهری بهره نمی برند. بنابراین شناخت و درک نیازها و شرایط حضور بانوان در فضاهای شهری از الزامات طراحی و ساخت پایدارتر این نوع از فضاها است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت آسایش حرارتی زنان در محلات تاریخی شهر یزد بر اساس شاخص PMV است. در همین راستا با استفاده از روش ترکیبی و با رویکرد کمی و کیفی و با بهره گیری از تحلیل های نرم افزاری (Basic ENVI-met 5.6) به مقایسه تطبیقی شاخص آسایش حرارتی (PMV) زنان در محلات تاریخی شهر یزد پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است استفاده از پوشش گیاهی مناسب و سایه انداز با تراکم تاج تقریبا بالا و همچنین ایجاد پوشش های گیاهی مقطعی در نقاط مختلف، استفاده از مصالح بوم آورد در کف و جداره ها و استفاده از رنگ های روشن، حتی در فصل زمستان نیز میتواند وضعیت آسایش حرارتی بسیار مطلوبی را برای عابران پیاده فراهم کند.