مؤلفههای طراحی شهری پردیس دانشگاهی سلامتبخش از دیدگاه دانشجویان
صفحه 1-12
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.1
معصومه قدوسیان؛ پانته آ حکیمیان
چکیده پردیسهای دانشگاهی فضاهایی هستند که دانشجویان در آنها همواره با تجارب متعدد آموزش و یادگیری در کنار چالشهای متعددی ازجمله فشارهای تحصیلی و اجتماعی روبرو میباشند که تاثیرات منفی بر سلامت روان و جسم آنها دارد. این موضوع اهمیت وجود فضاهای سلامتبخش در پردیسهای دانشگاهی جهت کاهش سطح استرس و بازیابی تمرکز برای یادگیری کاراتر را دوچندان میکند. ازاینرو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین نیاز دانشجویان به کاهش سطح استرس و بازیابی تمرکز برای یادگیری با میزان سلامتبخشی حوزه دانشکده علوم پایه از پردیس دانشگاهی فردوسی مشهد، و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان دانشجویان از طریق طراحی شهری سلامتبخش است. مطالعه حاضر از نوع کیفی بوده و گردآوری دادهها از طریق مصاحبه ساختاریافته با 33 نفر از دانشجویان دانشکده علوم پردیس دانشگاه فردوسی و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کیفی مصاحبه های پیاده سازی شده انجام شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که از منظر دانشجویان دانشکده علوم، سلامتبخشی این محیط دانشگاهی با کیفیتهای خلوتگزینی و آرامش، پیادهمداری، عرصه همگانی باکیفیت، پیوند با طبیعت، خوانایی و گستردگی، سازگاری، و اجتماعپذیری معنا می یابد. بنابراین سلامت دارای بعد فضایی است و بازیابی روانی دانشجویان میتواند با حضور در فضاهای باز و نیمهباز در کنار عناصر طبیعی همچون کال، درختان و پوشش گیاهی همراه با ارتقا دیگر کیفیات طراحی شهری سلامتبخش در محدوده دانشکده علوم فردوسی مشهد تسهیل شود.
شناسایی و اولویت بندی معیارها و شاخص های موثردرفرایند تحقق پذیری پروژه های بازآفرینی شهری در ایران
صفحه 13-28
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.13
نصراله دهقان؛ سید محمد رشتیان؛ محمد بهاروند
چکیده بیان مسئله: تاکنون مدیران و دولتمردان در چارچوب رویکرد بازآفرینی شهری تلاشهای بسیاری کردهاند، اما این تلاشها نتوانستهاند مشکلات بافتهای ناکارآمد را حل کنند. علت اصلی این ناکامی، نبود چارچوب و مدل مناسب برای ارزیابی تحققپذیری این پروژهها، بهویژه در فرآیند تهیه طرحها بوده است. تاکنون، ارزیابیها عمدتاً به تحققپذیری محصول برنامهها پرداختهاند و نه فرآیند تهیه آنها.
اهداف: این پژوهش به دنبال شناسایی و اولویتبندی معیارها و شاخصهای مؤثر در فرآیند تهیه طرحهای بازآفرینی شهری است.
روشها: ابتدا، با استفاده از مطالعات اسنادی، چارچوب نظری تدوین شد. سپس با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی و مرور دیدگاههای مشابه، معیارها و شاخصهای اولیه مشخص شدند. برای بومیسازی و تطبیق با زمینه ایران، مصاحبههایی با صاحبنظران انجام شد و نهایتاً اهمیت معیارها و شاخصها از طریق پرسشنامهای توسط بازیگران اصلی پروژههای بازآفرینی شهری در ایران تعیین و اولویتبندی شد.
یافتهها: پژوهش نشان داد که از میان ۱۴ معیار شناساییشده، معیارهای صلاحیت کارفرما، مدیریت پروژه، قدرت اقتصادی و مالی، مشارکت عمومی و تعامل دستگاهها بیشترین اهمیت را دارند. در مقابل، معیار تعامل قانونی و پشتیبانی علمی کمترین اهمیت را دارند.
نتیجهگیری: معیارهای مرتبط با ساختار قدرت (تمرکز) بیشترین اهمیت و معیارهای مرتبط با ساختار ارتباطی (عدم تمرکز) کمترین اهمیت را داشتهاند.
تاثیر رضایت از مولفه های کالبدی- فضایی محله در پایداری اجتماعی و ادراک زیست پذیری (نمونه موردی: بافت مسکونی محلات قدیم اطراف بازار اردبیل)
صفحه 29-47
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.29
اسلام کرمی؛ لیلا رحیمی؛ زیبا عبدالله وند؛ مهدیه نیکو فرد
چکیده زیست پذیری و توجه به کیفیت های عملکردی آن از بخش های مهم و ضروری شهرنشینی در قرن معاصر است که در برابر بسیاری از مشکلات پیچیده زندگی شهری در جهان امروزی مطرح شده است. کیفیت زیست پذیری در محلات شهری و تبیین نقش واحدهای زیستی در ارتقاء پایداری اجتماعی، تاثیرپذیری فراوانی از کیفیتهای عملکردی و نقش متقابل آن دارد. اگرچه، مفهوم زیست پذیری در ابعاد مختلف فضایی و موضوعی مورد بحث قرارگرفته است، بررسی نقش آن بعنوان متغیری تاثیرپذیر از کیفیت های فضایی و متغیر میانجی پایداری اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت در جامعه بافت مسکونی اطراف بازار شهر اردبیل و با هدف توسعه کیفیت زیستی و حیات اجتماعی محله مزبور انجام یافته است. حجم نمونه 384 نفر براساس فرمول کوکران بدست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS و Amos به روش معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. نتایج نشان داد که با مقایسه اثر کل هر شاخص روی زیست پذیری، عامل دسترسی بیشترین تاثیر را دارد. بعلاوه، ثابت شد که اثر غیرمستقیم پایداری اجتماعی بین ایمنی و نظم وحدت کالبدی زیست پذیری بیشتر است. این بدین معنی است که رضایتمندی بیشتر در پایداری اجتماعی بیشتر می تواند تاثیر ایمنی و آسایش اقلیمی بر روی زیست پذیری را افزایش دهد. راهکارهای پژوهش در توسعه امنیت و ایمنی بافت های شهری، کنترل نفوذپذیری شبکه ارتباطی و ارتقای کیفیتهای محیطی از طریق توسعه فضاهای دلپذیر ارایه شده است.
ارائه یک چارچوب نظری برای تبیین ارجاعات کانسپتهای معماری بر پایه تفسیرهای نمایهای
صفحه 49-73
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.49
بابک اشتری؛ منصور یگانه
چکیده اهداف: علیرغم ظرفیتهای موجود در ایده ارجاع بر پایه مفهوم نمایه پیرس برای برقراری ارتباط بین کانسپت معماری با سه مولفه فرم، محتوا و بافتار برای تبیین ارجاعات کانسپتهای معماری، تا کنون مطالعه جامعی در این زمینه صورت نگرفته است. بر این پایه، هدف این پژوهش ارائه یک چارچوب نظری مدون بر مبنای ایده ارجاع میباشد که شاخصهای آن قابلیت تبیین ارجاعات کانسپتهای معماری را دارا باشد.
روشها: با استفاده از روش استدلال منطقی، در قالب پژوهشی کیفی و اسنادی، مدلهای موجود در خصوص روشهای شکلگیری کانسپتهای معماری مورد بررسی و تطبیق قرار گرفتهاند. در این راستا گردآوری دادهها از طریق بررسی قاعدهمند ادبیات موجود و تحلیل دادهها بر پایه رویه کیفی تحلیلی- تفسیری بوده است که شامل دو مرحله استخراج گزارههای توصیفی و تطبیق متون میباشد.
یافتهها: خروجی پژوهش، چارچوب نظری مدونی شامل42 شاخص تبیینی است که در ذیل سه مولفه اصلی فرم، محتوا و بافتار و شش زیرمولفه تحلیلی ترکیببندی فرمی، فرآیند تکاملی ترادیسش فرمی، جنبههای معنایی، برنامه فضایی، ظرفیتهای طبیعی بستر و ظرفیتهای بستر مصنوع دستهبندی شدهاند.
نتیجهگیری: چنانچه کانسپت معماری را به مثابه مدلول و عوامل تعیین کننده کانسپت را به مثابه دالهایی در نظر بگیریم، آنگاه عوامل موثر در شکلگیری کانسپت را میتوان به مثابه ارجاعاتی دانست که بر پایه تفسیرهای نمایهای قابل تبیین میباشند. بر مبنای این سیستم تبیینی مجموعه عواملی که در پردازش کانسپتهای معماری نقش دارند در یک تقسیمبندی کلی در قالب ارجاعات فرمی، ارجاعات محتوایی و ارجاعات بافتاری قابل تبیین میباشند.
کلمات کلیدی: کانسپت معماری، ایده ارجاع، ارجاعات کانسپت معماری، روشهای طراحی، فرم، محتوا، بافتار
مرور نظاممند مؤلفههای محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی
صفحه 75-87
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.75
مهدیه برخورداری فیروزآبادی؛ ساناز رهروی پوده؛ سیده مرضیه طبائیان؛ سید علیرضا افشانی
چکیده اهداف: سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان سلامت جامعه، متأثر از مؤلفههای متعددی میباشد. هدف پژوهش حاضر، مرور جامع پژوهشهای صورتگرفته در خصوص مؤلفههای محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی و شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار محیطی بر آن میباشد.
روشها: در یک مطالعه مروری سیستماتیک، کلیه مقالات مرتبط با موضوع بدون محدودیت زمانی و مکانی و با جستجوی نظاممند پایگاههای معتبر در دسترس شامل گوگل اسکولار، وب آف ساینس، اسکوپوس، پاب مد، جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی و بانک اطلاعات نشریات کشور بازیابی گردید که در نهایت 46 مقاله مطابق با معیارها و ملاکهای ورودی موردنظر، به عنوان پژوهش های نهایی مرتبط با موضوع انتخاب شد.
یافتهها: طبق یافتههای این تحقیق، اکثر مطالعات در کشورهای ایالاتمتحده و استرالیا انجام شده است. همچنین یافتههای حاصل از مطالعه بیانگر آن است که اغلب تحقیقات در رابطه با حوزه شهری و در خصوص شهروندان و ساکنان محله و منابع بسیار کمی در حوزه معماری انجامشده که اکثراً در رابطه با کاربری مسکونی و تعداد اندکی در رابطه با کاربریهای فرهنگی، درمانی و اداری میباشد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش، مؤلفههای محیطی تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی را میتوان در 20 گروه اصلی دستهبندی نمود، بطوریکه بیشترین میزان مطالعات مربوط به فضاهای سبز طبیعی، مکان سوم، تجهیزات، مبلمان و دسترسی بوده است. از میان 28 شاخص سلامت اجتماعی مورد مطالعه، به ترتیب تعامل اجتماعی و روابط اجتماعی بالاترین میزان تأثیرپذیری را داشتهاند.
بررسی پایدار شبکه هوشمند معابر شهری جهت حضور به موقع یگان ناجا بر اساس الگوریتم Dijkstra (مطالعه موردی: شهر اهواز)
صفحه 89-101
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.89
الیاس مودت؛ کورش مومنی؛ آرش خداکرمی
چکیده مسئله: بزهکاری و جلوه مختلف خشونت و بی نظمی از پدیده های بسیار پیچیده اجتماعی است و در صورت وجود بستر مکانی و زمانی مساعد، زمینه بروز جرم و تکرار آن فراهم می گردد و به مرور زمان یک محیط جغرافیایی به یک کانون جرمخیز تبدیل میشود. شهر اهواز دارای محلات متعدد و مراکز فعالیتی پراکنده و فضاهای خالی ساخته نشده و فضاهای سبز همچون پارک ها، نخلستان ها و باغات در بافت های شهری می باشد که احتمال وقوع جرم را افزایش می دهد. بر این اساس طراحی شبکه هوشمند معابر در شهر اهواز جهت امداد رسانی بهتر یگان انتظامی ضرورت می یابد.
هدف: شناخت ساختارهای فضایی شبکه معابر شهر اهواز، میزان وقوع جرم، تحلیل موقعیت یگان های پلیس که نقش بسزایی در راستای خدمات رسانی بهتر یگان امداد و نجات دارد.
روش: جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از نرمافزارهای ArcGIS، EXCEL و Grafer استفاده گردیده است. همچنین از الگوریتم کوتاه ترین مسیر Dijkstra و الگوریتم اویلر جهت یافتن کوتاهترین مسیر استفاده گردیده است.
نتایج: پژوهش حاضر نشان می دهد آنچه در بررسی کلانتریها شهر اهواز حائز اهمیت میباشد، توزیع فضایی این مراکز از نظر دسترسی و همچنین فاصله کلانتریها نسبت به یکدیگر می باشد. با توجه به آنالیز مسیریابی ارائه شده با GIS خیابان مقیمی زاده با فاصله 8 متر نسبت به محل جرم خیز کمترین فاصله و در مقابل بلوار پاسداران و خیابان شهید تندگویان به ترتیب با 523 متر و 653 متر بیشترین فاصله را از یگان پلیس تا محل جرم را دارند.
چارچوب عملیاتی جهت طراحی ساختمان فرم- انرژی کارا: (نمونه موردی: ساختمانهای اداری بزرگ مقیاس شهر تهران)
صفحه 103-122
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.103
آرش مصطفوی؛ جمالالدین سهیلی؛ حافظه پوردهقان
چکیده اهداف: نور و شرایط حرارتی با اثر بر کیفیت فعالیتهای ذهنی و فیزیکی نقش کلیدی در عملکرد کاربران ساختمانهای اداری دارند. از آنجا که فرم نحوه مواجهه ساختمان با عوامل محیطی را تعریف میکند، میتواند با کمک به تامین روشنایی طبیعی و شرایط حرارتی مناسب، علاوه بر کاهش مصرف انرژی موجب ارتقاء بهرهوری اداری در این بناها نیز گردد. ارزیابی عملکرد فرم ساختمانهای اداری بزرگ مقیاس تهران و دستیابی به گونه شکلیِ بهینه فرم جهت تامین سالانه آسایشحرارتی و بصرینوری منطبق بر ویرایش چهارم مبحث نوزده (م.م.س) هدف این پژوهش است.
روشها: این پژوهشِ کاربردی از نوع نظریه-ساخت بوده که در راستای دستیابی به اهداف، رابطه بین هندسه فرم و متغیرهای sDA، DGP و PMV را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده، دادههای اولیه پس از استخراج کتابخانهای به صورت میدانی صحتسنجی شده و با نرمافزارهای دیزاینبیلدر و پلاگین هانیبی در گرسهاپر مورد مدلسازی و شبیهسازی قرار گرفتهاند. همچنین آنالیز دادههای حاصل از شبیهسازی با تفسیر و مقایسه انجام شده است.
یافتهها: فرم مستطیل شکل با دو حیاط مرکزی دارای بهترین وضعیت در شاخص PMV و بدترین از نظر DGP میباشد. زیرگونه پیشنهادی از فرم مذکور با نسبت هستهبهپوسته 2:1 با حفظ شرایط PMV توانست از منظر sDA و DGP نیز در حالت استاندارد قرار گیرد.
نتیجهگیری: فرم اغلب این بناها جهت تامین شرایط آسایشحرارتی و بصرینوری طبق مبحث نوزدهم مناسب نیست. طراحان میتوانند از فرم مستطیلشکل با نسبت پیشنهادی هستهبهپوسته 2:1 جهت تامین شرایط و کسب رده EC این مبحث استفاده نمایند.
کلمات کلیدی: آسایش حرارتی، آسایش بصری، عملکرد ساختمان، کاربری اداری، مبحث نوزده.