واکاوی اثربخشی قوانین ساماندهی سیما و منظر شهری بر انسجام نماهای شهری (از سال 1347 تا سال 1400)
صفحه 1-18
محمد طه سیف الهی ده میری؛ رضا افهمی
چکیده بیان مسئله: انسجام نماهای شهری نقشی بیبدیل در سامان سیما و منظر شهری دارد. نماها خود ابعاد و اجزای متشکله متفاوتی دارند. کیفیت ساختاری و نحوه چینش این ابعاد و اجزا، چه در یک نمای واحد، چه در نحوه استقرار نماهای مجاور و چه در زمینه گستردهتری چون نماهای یک شهر نیاز به انسجام دارد. لازمه ایجاد این انسجام، وجود اصول و قوانینی است؛ اثربخشی مقررات در این زمینه مسئله تحقیق میباشد.
اهداف: سنجش کارایی ضوابط و مقررات نماسازی مدون توسط شهرداریها و دیگر دستگاههای ذیربط در بازه زمانی سالهای 1347 تا 1400 در ایجاد و حفظ انسجام در نماهای شهری و اجزای آن است.
روشها: نوع تحقیق کیفی و روش آن اکتشافی-تبیینی با نگرشی انتقادی است. ابتدا کاراترین «عوامل انسجام بخش نماهای شهری» تعیین گردید. تحلیل «قوانین نماسازی» در بازه زمانی ذکرشده، صورت پذیرفت. سپس هر یک از «مفاد مصوبات» با تکتک «مؤلفههای انسجام» با روش فوق تحلیل گردید.
یافتهها: اثربخشترین و جامعترین قانون، مصوبه بهار 1393 طراحی نما در تهران میباشد. در زیر معیارهای انسجام بخش، جذابیت بصری و سپس ارتباطات محتوایی، ویژگی مصالح و معنا بیشتر متأثر از قوانین بودند. کمترین توجه نیز در مورد تناسب نما با زمینه، خوانائی، خطوط پیکره و تناسب عرض قطعات بود.
نتیجهگیری: نتیجه بیانگر روند رو به رشد و در راستای حرکت به شمولیت هر چه فراتر و صراحت و شفافیت بیشتر قوانین نماسازی در انسجامبخشی نماهای شهری است؛ هرچند هنوز جای کار دارد.
ارزیابی عوامل اثرگذار بر هویت کالبدی نماها در منطقه تاریخی شهر تبریز
صفحه 19-36
کریم بیرامی؛ میرسعید موسوی
چکیده
بیان مسئله: امروزه به دلیل رویکردهای متناقض و نبود جهتگیری مناسب، متأسفانه نماهای شهری نامناسبی را پدید آورده و هویت کالبدی را در شهرهای ایران از بین برده است.
هدف: ارزیابی عوامل اثرگذار بر هویت کالبدی نماها در منطقه تاریخی شهر تبریز میباشد.
روش ها: از روش تحلیلی- استنباطی استفاده شد. جامعه آماری دو گروه کاربران ساختمانها و متخصصان بودند. برای تحلیل اطلاعات روش معادلات ساختاری با نرمافزار Smart Pls به کار گرفته شد.
یافتهها: از نظر کاربران بیشترین تأثیر بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز مربوط به تخریب نماهای تاریخی و سلیقه شخصی و نظم و هماهنگی میباشد و کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال به زمین است. از نظر متخصصان هم بیشترین اثرگذاری مربوط به مقیاس و اندازه انسانی، مصالح نما و سلیقه شخصی میباشد. کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال میباشد. درنهایت هر دو گروه در زمینه کمترین اثرگذاری یعنی معیار کنج و خط اتصال به زمین متفقالقول بودند.
نتیجهگیری: همه مؤلفههای مورد بررسی بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز اثرگذار بوده است. با توجه به رابطه نزدیک هویت کالبدی و نماهای شهری، میتوان گفت که با مدیریت صحیح نماها میتوان به هویت کالبدی محسوس دست یافت.
شاخصهای طراحی سردر کاربریهای بزرگ مقیاس شهری از منظر ادراک کاربران(مطالعه موردی: سردرهای دانشگاه تبریز)
صفحه 37-53
اصغر مولائی؛ علیرضا داداشپور؛ محمدرضا عزتی مهر
چکیده بیان مسئله: فضاهای ورودی یکی از مهمترین بخشهای ساختمانها، مجموعه های کاربریهای عمومی و شهرها است که علاوه بر کارکرد تردد، کنترل و نظارت، هویت آن مجموعه را نشان میدهد. در گذشته اغلب شهرها و بناهای عمومی از فضاهای ورودی شامل سردرهای با تشخص و هویت بصری و فرهنگی بر آمده از زمینه بومی بوده اند. در عصر حاضر نیز برخی از مجموعه های عمومی همچون دانشگاهها، دارای سردر طراحی بوده و خیلی از بناها و مجموعه ها نیز بدون سردر یا ورودی فاقد کیفیت هستند. عدم توجه به ضرورت طراحی و احداث سردر ورودی و الزامات کیفی آن در توسعه مجموعه کاربریهای عمومی مسئله این پژوهش است.
هدف: از اینرو مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه سردر ورودی در هویت بناهای عمومی و باید و نبایدهای طراحی آنها و بررسی معیارهای مربوطه در مطلوبیت سردرهای دانشگاه تبریز است.
روش: این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پیمایش میدانی و با شیوه های مطالعه کتابخانهای و تحلیلهای کمی و کیفی انجام شده است؛ همچنین در مطالعه موردی از روش پیمایش میدانی با توزیع 379 پرسشنامه طیف لیکرت بین متخصصان و دانشجویان و نرمافزارهای تحلیل آماری استفاده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که سردر ورودی عنصری اصلی و جدایی ناپذیر از بناها بهویژه مجموعه های عمومی است که هر چه مقیاس و عمومی بودن کاربری بزرگتر باشد نیازمند سردری برجسته، درخور و متشخص است. در طراحی سردرها بهتر است از انگاره های زمینه مدار مرتبط با فرهنگ و کارکرد و محیط بومی مربوطه استفاده شود؛ بهطور کلی از نظر خبرگان معیارهای ایمنی و امنیت، هویت بخشی، نشانه و نماد قوی و سهولت دسترسی از ضریب اهمیت بالایی در مطلوبیت سردرها برخوردار بوده که با اعمال آنها در نتایج پرسشنامه های مردم و خبرگان، سردر فناوری و اطلاعات در بالاترین رتبه و سردر اصلی در پایینترین رتبه قرار گرفت که نشانگر برخورداری نسبتاً بالای سردر فناوری از معیارهای طراحی سردر است.
اولویت بندی در بازطراحی محوطه های دارای میراث صنعتی بر اساس رویکرد جامع به مفهوم سلامت و پساکرونا
صفحه 54-72
محمدرضا پورزرگر؛ رضا منصوری
چکیده بیان مسئله: کووید نوزده (Covid-19) تأثیرات مهمی بر معماری و شهرسازی داشته است. مسئله اصلی پژوهش، شناسایی و بررسی جایگاه محوطههای دارای میراث صنعتی در این دوران است. به نظر میرسد که اولویتبندی و بازطراحی محوطههای دارای میراث صنعتی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
اهداف: هدف اصلی مقاله نشان دادن اهمیت بازطراحی، معاصرسازی و مرمت محوطههای دارای میراث صنعتی در آمادهسازی آنها برای دوران پساکرونا است.
روش تحقیق: پژوهش از مقایسه دو دسته از بناها بر اساس شاخصهای شهر سالم و مقاوم در برابر بیماریها، آغاز میشود. سپس با تشکیل گروه بحث و پنل خبرگان متشکل از پنج نفر از افراد صاحب صلاحیت؛ موضوع و ابعاد آن را تحلیل مینماید.
یافتهها: مهمترین بخش از یافتههای پژوهش به تفاوت میان دو گروه انتخاب شده شامل پنج نمونه از بناهای تغییر کاربری مانند موزه-گالری آرگو، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، کارخانه جوراببافی بریانک، باغموزه قصر تهران و خانه هنرمندان ایران؛ و پنج نمونه از بناهای که در انتظار تغییر کاربری هستند شامل کارخانه دخانیات تهران، سیلوی تهران، کارخانه ذوبآهن کرج، کارخانه صنعتی سیمان ری و کارخانه چیت سازی تهران مربوط است.
نتایج: مقایسه دو گروه شاهد و نمونه نشان از اهمیت اهتمام مدیریت شهری به معاصرسازی و تغییر کاربری محوطههای دارای میراث صنعتی است. بازگرداندن این مجموعهها به شهر، نهتنها باعث حیات و زندگی شهر میشود، بلکه به سلامت شهروندان و آمادگی برای دوران پساکرونا نیز کمک میکند.
بازشناسی ادراکات فضای شهری با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه شناختی (مطالعه موردی: بازار بزرگ تهران)
صفحه 73-96
هدی صادقی؛ محمدرضا بمانیان؛ سارا حمزه لو
چکیده اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگیها و ساختار یک شهر دارند که میتواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز بهعنوان مهمترین عنصر تاریخی شهرها محسوب میشوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه میدهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخصهای چیدمان فضا و نقشههای شناختی پرداخته است.
ابزار و روشها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از دادههای کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها میباشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرمافزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخصهای نقشه محوری با کروکیهای ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است.
یافتهها: نظریه چیدمان فضا بهتنهایی نمیتواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر میپردازد، لذا برای درک ویژگیهای شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشههای شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط میپردازند، است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویتبندیهایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند.
تبیین آراء مطرح در شهرسازی اسلامی بر مبنای رویکرد تلفیقی: تحولات دوران
صفحه 97-113
احسان درستکار؛ مهسا نجارصادقی
چکیده بیان مسئله: شهر و شهرسازی اسلامی موضوعی جذاب و بسیار چالشبرانگیز و مخاطب طلب است. آنچه شهر و شهرسازی اسلامی را در اولویت بررسی و تحقیق قرار میدهد یک حکومت اسلامی و قوانین اسلامی رایج در آن حکومت است. عمران و آبادی زمین باید در خدمت حیات معقول انسان باشد و حیات ابدی انسان والاتر از عمران و آبادی صرف است.
اهداف: هدف این مقاله، نگاهی اجمالی به رویکردهای موجود در مطالعات شهرسازی اسلامی و معرفی رویکرد مطالعات تلفیقی در شهرسازی اسلامی است.
روش ها: مطالعه حاضر از نظر هدف توسعه ای، از نظر اجرا توصیفی و از نظر روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی منابع، درباره موضوع است. داده های مورد نیاز با روش اسنادی جمعآوریشده است.
یافته ها: این مقاله از طریق بازخوانی آرا و آثار مطرح و دیدگاه صاحبنظران، سعی در بررسی اصول اساسی شهر اسلامی دارد. برای این امر آرا ایشان را طبق دسته بندیهای مطرح در چارچوب نظری بررسی میکند و اختلاف در دیدگاه ها و بیان مفاهیم متفاوت در باب شهر اسلامی را شاهد میگردد.
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد شهر و شهرسازی اسلامی، باید به اصول کلی اسلام رجوع کند و وارد جزئیات نشود و برای شکلگیری شهر از قوه عقل پیروی شود. این اصل سبب پیروزی اصول کلی اسلام بر شهر خواهد شد. بهعنوان راهکار پیش رو در مطالعات شهرسازی اسلامی می توان به نقشه جامع مدیریت اسلامی با نام نجما اشاره کرد که بهعنوان یک سند بالادستی و جامع می تواند در حوزه پژوهش به مطالعات حوزه اسلامی در شاخه های مختلف ورود کرده و مکمل مطالعات میانرشتهای باشد.
الگوی گفتمان طراحی شهری مشارکتمحور با رویکرد آموزش شهروندی(مطالعه موردی: بافت تاریخی کازرون)
صفحه 114-126
رضا اکبری؛ محسن رفیعیان؛ حسین امیرعضدی
چکیده بیان مسئله: الگوی گفتمان طراحی مشارکت محور در دنیا بهعنوان راه حلی برای بازطراحی بافتهای شهری مطرح میشود. تخریبهای گسترده در بافتهای تاریخی ایران به علت عدم پیاده سازی گفتمان طراحی شهری است.
هدف: این پژوهش به کشف الگوی گفتمانسازی در طراحی مشارکتمحور با رویکرد آموزش شهروندی در بافت تاریخی کازرون میپردازد.
روش: رویکرد پژوهش کیفی و با دسته بندی خوشه های جامعه مشارکت کننده و نمونه گیری گلوله برفی در 3 دسته باز، محوری و گزینشی کدگذاری شده، سپس با تکنیک تحلیل محتوا تفسیر شده است.
یافته: مقولات مستخرج از مصاحبه ها در 7 عامل محوری و در 2 دلیل گزینشی شامل ناآگاهی ساکنان و مدیریت شهری نادرست قرار گرفت.
نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر در ناآگاهی شهروندان (عدم شناخت ویژگیهای بافت، عوامل اجتماعی و اقتصادی) طراح شهری بهعنوان تسهیلگر ابتدا با هدف آگاهی مشارکت کنندگان از بافت تاریخی و ایجاد زمینه مشارکت محوری به آموزش شهروندی پرداخته سپس با آموزش مقدماتی طراحی شهری به تبدیل نظر به ایده مشارکت کنندگان کمک میکند. سپس ایده ها را تعدیل و به صورت سیاستهای یکپارچه و جامع مدون نموده و به مدیریت شهری برای ابلاغ سیاستهای اجرایی طراحی شهری مشارکت محور و حل مشکلات ناشی از سیاستهای نادرست در زمینه مدیریت شهری، اقتصادی، طراحی و امنیت کمک میکند.