مؤلفه ها و شاخصهای هویتی معماری و شهرسازی مکتب تبریز (نمونه موردی بازار تاریخی تبریز)
صفحه 1-17
https://doi.org/10.48311/UDD.5.4.1
اصغر مولائی
چکیده هدف: هدف این مقاله استخراج مولفه ها و شاخصهای مکتب معماری و شهرسازی تبریز با تاکید بر بازار تاریخی تبریز است.
روشها: این تحقیق با روش پژوهش تحلیل محتوای متن و پیمایش میدانی و شیوه های مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، مشاهده و عکاسی انجام شده است.
یافته ها: مکتب تبریز را میتوان در تاریخ کهن تبریز، هنرهای گوناگون، بناها و فضاهای تاریخی، طبیعت و باغات تبریز، محلات و گذرهای اصیل، بازار و جنبه های کهن و فرهنگی اجتماعی آن، کالاها و خوراکیهای اصیل آن جستجو نمود. این شهر که در گذر زمان مهد هنرمندان، بازرگانان، عالمان و سیاستمداران و رویدادها و آثار ملموس و ناملموس بسیاری است که مجموع آنها میتواند بیانگر مکتبی اصیل در معماری، شهرسازی و نگارگری باشد. بازار تبریز یکی از ارکان هویتی این شهر که مجموعه ای از راسته ها و تیمچه ها و سراهایی با معماری و طراحی شهری ارزشمند نمایانگر بنیانهای اقتصادی، اجتماعی، معماری بومی میباشد. این مجموعه با برخورداری از حیات پایدار اقتصادی بدلیل قرار گرفتن بر سر راه بازرگانی بین المللی ابریشم، انسجام اجتماعی و فرهنگی ویژه ای که سرمایه اجتماعی محسوب میشود و رموز برنامه ریزی و طراحی شهری که قابل بازآموزی برای وضع موجود شهرهاست
نتیجه گیری: بازار تبریز برخلاف بازارهای تهران، اصفهان، کاشان که ساختاری خطی با انشعابات کمتر میباشند، به صورت شبکه ای متشکل از راسته ها و گره ها در قالب تیم، تیمچه، سرا، مسجد و با انشعابات فراوان به عنوان یکی سیستم کارامد در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و با تنوع بالای فعالیتی و اقتصادی با نظمی پیچیده به حیات خود ادامه میدهد. شناخت عمیق جنبه های هویت ساز بازار تبریز در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی، کالبدی، طبیعی و منظر میتواند به حفاظت آن در وضعیت کنونی و آتی کمک نماید.
به سوی تبیین مفهوم مکانسازی در فضاهای عمومی شهری زیرزمینی
صفحه 19-37
https://doi.org/10.48311/UDD.5.4.19
احسان رنجبر؛ مرتضی میرغلامی؛ مرتضی خیاط پور نجیب
چکیده مترو علاوه بر تأمین حملونقل عمومی، زمینۀ ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار میکند. ازاینرو توجه به مسئلۀ تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکانهای شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکانسازی باشد.
روششناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمعآوری و تحلیل دادههای متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایمهای تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافتهها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش بهعنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیتهای منحصربهفردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیتهای فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدودۀ مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمیگیرد. این فضاهای شهری را میتوان در گونههای فضای زیستشده، فضای ادراکشده و فضای پنداشتهشدۀ شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجهگیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکانسازی، مؤلفههای زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیتهای فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیتهای درون فضا، کیفیتهای میان فضا و کیفیتهای برون فضایی (خوانایی، همهشمولی، سرزندگی، دسترسیپذیری، اعتدال، ارائۀ تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکلدهی به منظر زندگی روزمرۀ شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیتها و کنش متقابل زندگی روزمرۀ شهروندان و فضای شهری، میتواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکانسازی شود.
مطالعه ی کمّی تغییرات هویت منظر اجتماعی- اکولوژیک با رویکرد تاب آوری فضایی و داده های ماهواره ای
صفحه 39-53
https://doi.org/10.48311/UDD.5.4.39
عرفان خداپرست؛ فاطمه اسحقی؛ امیرهوشنگ احسانی
چکیده اهــداف: پیشــرفتهای اخیــر در مباحــث بوم شناســی منظــر و داده هــای ماهــواره ای فرصتــی را بــرای تغییــر رویکردهــا در برنامه ریــزی پایــدار شــهری فراهــم آورده و پتانســیل بالایــی بــرای بهبــود تــاب آوری در تعامــات سیســتمهای اجتماعــی- اکولوژیـک ایجـاد نمـوده اسـت. در ایـن پژوهـش بـا اسـتفاده از مفهـوم تـاب آوری فضایـی و سـنجش مولفه هـا و روابـط کلیـدی منظـر اجتماعی-اکولوژیکـی در طـول زمـان، آسـتانه های مرتبـط بـا هویـت بـه صـورت کمـی اسـتخراج گردیـد تـا راهـکاری را بـرای پیونـد اهـداف ملمـوس مدیریتـی و نظریـه ی تـاب آوری ارائـه نمایـد.
روشهـا: بـا ارزیابـی منظـر اکولـوژی شـهر قـم به وسـیله ی متریک هـای MN-AREA ،NP ،CA ،PLAND و داده هـای ماهـواره ای، تغییـرات تـاب آوری منظـر ایـن شـهر طـی یـک دوره سـی سـاله مبتنـی بـر نظریـه ی تـاب آوری فضایـی مـورد تحلیـل قـرار گرفـت.
یافته هـا: بـا تعریـف و اسـتخراج آسـتانه های هویتـی، تغییـرات هویتـی منظـر شـهر در ارتبـاط بـا تـاب آوری در سـالهای آتـی پیش بینـی شـد. سـپس بـا شناسـایی الگوهـای فضایی-هویتـی شـهر در دوره هـای مختلـف و سـنجش آنهـا بـر اسـاس ابعـاد تـاب آوری، پیشـنهاداتی قابل اندازه گیـری و سـنجش بـرای سیاسـتگذاران و برنامه ریـزان در راسـتای قرارگیـری منظـر شـهر در تعادلـی جدیـد، تـاب آور و پایـدار ارائـه گردیـد. نتیجه گیـری: منظـر شـهر قـم در سـال 2009 و 2019 از آسـتانه ی اول و دوم هویتـی عبـور کـرده اسـت و بـا ادامـه ی رونـد کنونــی در 20 ســال آینــده عبــور از ســومین آســتانه (دگرگونــی کامــل هویــت منظــر) اتفــاق خواهــد افتــاد و چنانچــه رونــد کاهــش مســاحت ســاختارهای ســبز ادامــه یابــد، منظــر بــه مرحلــه ی جبران ناپذیــری از لحــاظ تــاب آوری میرســد.
مبلمان شهری و ملاحظات طراحی آن در فضاهای شهری
صفحه 55-66
https://doi.org/10.48311/UDD.5.4.55
سمانه جلیلی صدراباد؛ محیا ستاری؛ سمیه جلیلی صدرآباد
چکیده بیان مسئله: مبلمان شهری یکی از عناصر مهم در فضاهای شهری به جهت خدمات رسانی به شهروندان محسوب میشود که از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ لذا در طراحی و مکانیابی این مبلمان باید تمامی شرایط و ملاحظات لازم را در نظر گرفت.
اهداف: هدف اصلی در این پژوهش بررسی ملاحظات طراحی مبلمان شهری در فضاهای شهری است که برای این منظور در این مطالعه معیارها و ملاحظات مربوطه مورد سنجش قرار میگیرند.
روش تحقیق: پس از مطالعات و بررسیهای انجام شده، در ابتدا به بررسی تعاریف مختلفی که کارشناسان برای مبلمان شهری در نظر گرفتهاند پرداخته شده و سپس به دستهبندی آن در دنیا و ایران و پس از آن ملاحظات و معیارهای مبلمان شهری مورد بررسی قرار گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که در طراحی مبلمان شهری، ملاحظات و معیارهای طراحی در یک تعامل و رابطه دوجانبه هستند. در واقع میتوان عنوان کرد که از نظر چگونگی توجه به ملاحظات و معیارهای طراحی دو حالت میتواند وجود داشته باشد؛ حالت اول طراحی استاندارد محور و یکسان که در پروسه طراحی آن کلیه ملاحظات و معیارها بهطورکلی موردتوجه است و معیارهای معناشناسانه یا متوجه اهداف نهاد متولی مبلمان است و یا بعضاً فاقد معیارهای معناشناسانه است. این مبلمان و طراحی آن در بازههای زمانی بلند مورداستفاده قرار میگیرد و گاهی پس از گذشت چند دهه بازطراحی انجام میشود.حالت دوم طراحی موردی، که بر اساس شرایط ویژه و بر اساس مکان و بستر قرارگیری مبلمان و با رعایت ملاحظات و معیارهای متناسب با آن طراحی صورت میگیرد.
ذهن متجسد در مکان: تبیین رابطه بین ذهن، بدن و محیط شهری
صفحه 67-83
https://doi.org/10.48311/UDD.5.4.67
سویل مهدیلو؛ فریبرز دولت آبادی؛ معصومه یعقوبی سنقرچی
چکیده طرح مسئله: چگونه مکان فراتر از یک فضای فیزیکی، بر شکلگیری هویت، شناخت و تجربه انسان تأثیرگذار است؟ این مقاله با هدف بررسی این پرسش بنیادین، به تبیین تعامل پیچیده میان انسان و محیط ساخته پرداخته است.
هدف: ارائه مدلی جامع از فرایند تجربه حسی-حرکتی انسان و ایجاد ارتباط غیرکلامی مؤثر با محیط، به منظور تسهیل امکان طراحی فضاهای با کیفیتتر و انسانیتر است.
روش: با اتکا بر روشی توصیفی-تحلیلی و بررسی عمیق ادبیات موضوع، این مقاله بهدنبال تبیین الگوهای پنهان بین فضا، تجربه و معنا است. تحلیل کیفی متون، ابزاری کلیدی برای دستیابی به این هدف بوده است.
یافتهها: مکان، صرفاً یک بستر فیزیکی نیست، بلکه یک بستر معنایی است که در آن، هویت فردی و جمعی شکل میگیرد. نمادها و عناصر بصری فضایی، به عنوان زبانی مشترک، امکان برقراری ارتباط با محیط اطراف و معنایابی را فراهم میکند. ذهن انسان به شدت تحت تأثیر ساختارهای فضایی قرار دارد و فضاها میتوانند بر ادراک، احساسات و رفتارها تأثیر بگذارند.
نتیجهگیری: با درک عمیق از رابطه انسان و مکان، میتوان به طراحی فضاهایی پرداخت که نه تنها پاسخگوی نیازهای فیزیکی انسان باشند، بلکه به ارتقای کیفیت زندگی، تقویت حس تعلق و شکلدهی به هویت جمعی نیز کمک کنند. ذهن، بدن و محیط به طور جداییناپذیری با هم مرتبط هستند و درک این رابطه پیچیده، برای ایجاد محیطهای انسانی پایدار و پویا ضروری است. مدل ارائه شده، میتواند بهعنوان ابزاری برای طراحان و برنامهریزان شهری مورد استفاده قرار گیرد.
کیفیت سنجی پارک های شهری از دیدگاه فضای شهری برای همه سنین (میدان پژوهش: پارک ملت قزوین)
صفحه 85-98
https://doi.org/10.48311/UDD.5.4.85
فاطمه رازقی؛ رضا جعفری ها؛ نرگس میرزاخانلری
چکیده بیان مساله: فضاهای همگانی بویژه پارکها، مکانی حیاتی برای اعضای خانواده در هر سنی به حساب می آیند، در حالیکه تا به امروز کمتر به بیان شاخصهای کیفیت فضایی برای همه سنین در پارکها پرداخته شده و به ندرت الزامات محیط برای گروههای مختلف سنی ترکیب شده است.
اهداف: پژوهش حاضر به دنبال کشف شاخصها به عنوان ابزاری برای پیشروی به سوی جوامع مادام العمر از دیدگاه فضای شهری برای همه ی سنین، در پارکها و در سطحی بالاتر ارتقاء کیفیت فضای همگانی میباشد.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق در آن، توصیفی- تحلیلی است. در پژوهش پیشرو یک متغیر وابسته و 12 متغیر مستقل در پارک ملت قزوین به عنوان میدان پژوهش معرفی شده اند.
یافته ها: در این تحقیق دریافتیم «راحتی» و «مشارکت اجتماعی و تشویق به روابط بین نسلی» بیشترین تاثیر و «امنیت» و «غنای حسی و بهره گیری از خلاقیت در طراحی» کمترین تاثیر را در کیفیت طراحی پارک ملت، برای همه سنین ایفا میکنند، همچنین شاخصهای "ایمنی" و "غنای حسی و بهره گیری از خلاقیت در طراحی" در سنین پایین و شاخصهای "امنیت" و "احترام به تنوع و تفاوت همه سنین با هر میزان توانایی" در سنین بالا، از مهمترین عوامل موثر بر کیفیت این پارک به حساب میآیند.
نتیجه گیری: در نهایت دریافتیم که پارک ملت قزوین هنوز به عنوان پارکی برای همه سنین نمی باشد و در نتیجه متفاوت بودن اولویت شاخصها برای سنین مختلف درمی یابیم که دستیابی به میانگینی از تمام شاخصها میتواند پارک را برای همه سنین مناسب گرداند.
بهینه سازی استفاده از مصالح نوین در ساختمانهای بلندمرتبه شهرهای بزرگ با رویکرد ضایعات صفر نمونه موردی: شهر تهران
صفحه 99-110
https://doi.org/10.48311/UDD.5.4.99
الناز سلیمانی؛ امیر فرج اللهی راد
چکیده اهداف: با وجود نیروهای انسانی و اجرایی بالقوه در ایران، استفاده از مصالح در ساختمان ها جهت کاهش هدر رفت مصالح، با روند بسیار کندی طی مسیر نموده، با توجه به اهمیت ساختمان در فعالیتهای اقتصادی لازم است؛ اقدامات موثری در این زمینه انجام پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های موثر بر هدر رفت مصالح با توجه مبانی نظری موجود انجام پذیرفته است.
روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیق توسعه ای و از لحاظ روش انجام کار، توصیفی و از نوع پیمایشی و اسنادی می باشد. جهت شناسایی عوامل موثر، نمونه ای را از میان جامعه خبرگان وکارشناسان این صنعت با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب نموده و داده های مورد نظر با توزیع پرسشنامه جمع آوری شده و با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحقیق نشان داد، که طراحی مناسب توسط مصالح نوین با درصدی معادل 73/74% بیشترین تأثیر را بر میزان کاهش ضایعات ساختمانی دارد. پس از آن، صنعت ساخت با درصدی معادل 65/71% در رتبه دوم ، آموزش با درصد تأثیری معادل 62/70% در رتبه سوم، منابع مالی و توجیه اقتصادی با درصدی معادل 83/64% در رتبه چهارم و در نهایت ذخیره و انبار با 33/63% دارای کمترین تأثیربرافزایش ضایعات می باشند.
نتیجه گیری: مسئله تحقیق چگونگی حل مشکلات مذکور به شیوهای علمی و هدفمند آن نیل به الگویی مؤثر بهمنظور بهرهوری بهینه از مصالح در راستای کاهش هدررفت مصالح است.
واژگان کلیدی: مصالح نوین، ساختمانهای بلند مرتبه در شهرهای بزرگ، ضایعات صفر.