شهر هوشمند؛ محوری موثر در ارتقای سرزندگی شهری
صفحه 1-15
امیرمسعود حمزئی؛ علیرضا بندرآباد؛ پویان شهابیان
چکیده بیان مسئله: در حال حاضر، یکی از مشکلات اساسی شهرها، خالی شدن روح زندگی در آنها و در فضاهای شهری شان است. به همین دلیل، تامین نشاط و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه های اصلی نظامهای مدیریت شهری تبدیل شده است. امروزه در کشورهای توسعه یافته، توجه به حضور مردم در فضاهای شهری نقش کلیدی در طراحی و برنامه ریزی شهرها ایفا میکنند و کلید مهم دستیابی به شهرهای پایدار، موفق و سرزنده، در توجه به نقش مردم و نیازهای آنان است.
اهداف: در شهرسازی نوین، آنچه باید در راس همه امور برنامه ریزی و طراحی قرار گیرد، تامین یک محیط انسانی و در شان انسان برای حضور شهروندان میباشد. مدیران و برنامه ریزان شهری در سراسر جهان میکوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد موجود در شهرها، برای مواجهه با مشکلات و معضلات شهری، رویکردهای متفاوتی را برای توسعه شهرهای امروزی به منظور پاسخگویی به خواسته ها و انتظارات جدید عصر حاضر ارائه دهند.
روش: یکی از رویکردها و مفاهیم جدید در عرصه شهرسازی امروز دنیا، شهر هوشمند و استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات (ICT) می باشد. شهری که 24 ساعته است و امور شهر در تمام شبانه روز در آن جریان دارد. شهر هوشمند، شهری است شهروند محور که در آن از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) جهت بهرهوری بهتر از منابع و امکانات موجود، بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان و حرکت به سمت توسعه پایدار شهری استفاده میشود. سیر فرآیند این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و با کمک ابزار کتابخانهای، به بررسی نظرات در ارتباط با شهر هوشمند، ابعاد و شاخص های آن میپردازد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات موجود در فضاهای شهری شهرهوشمند، میتواند نقش بسزایی را برای حضور و تعاملات شهروندان و در نتیجه، سرزندگی فضاهای شهری ایفا کند. فضای شهری که در آن شاخصهای سرزندگی در ابعاد شهر هوشمند جای گرفته و علاوه بر رعایت اصول شهر هوشمند، ارتقای سرزندگی را در فضاهای شهری شامل می شود.
آموزش آنلاین کارگاه طراحی شهری در مواجهه با عدم قطعیت
صفحه 16-30
امیر طیبی؛ مهیار عارفی؛ کورش مومنی
چکیده بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمیگردد: 1) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ 2) اگر نه، آیا آنها میتوانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آنها فراهم کند
اهداف: به گونهای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوههای جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید 19 در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانیهای اولیه شد.
روشها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاههای عملی کمتر استفاده میشود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آنها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاشهای پدیدار شناختی و هستی شناختی ای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچهتر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روشهای همگرا استفاده میکند.
مروری بر ارتباط مفهوم تاب آوری شهری با بیماریهای همه گیر
صفحه 31-51
غزاله رفیعی؛ آیدا ملکی؛ یاسر شهبازی؛ اصغر مولائی
چکیده اهداف: در طول قرن اخیر شیوع همهگیریهایی مانند سارس، ابولا و مخصوصاً کرونا، بحرانهای عدیدهای را در عرصه جهانی دامن زدهاند. در مقابله با چنین بحرانهای شهری پرداختن به مقوله تابآوری شهرها در برابر همهگیریها میتواند راهگشا باشد. بدین منظور هدف این پژوهش شناخت بعد اپیدمیولوژیکی شهری، مؤلفهها و شاخصهای آن و ارتباط آن با تابآوری شهری بر اساس مدل مثلث اکولوژیک در محیطهای شهری است.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش کتابخانهای به واکاوی ابعاد مختلف معنایی، رویکردی، ظرفیتی، عوامل تعیین کننده و ویژگی ها در حوزه تاب آوری به فصل مشترک این مقوله با بحران های پاندمیک می پردازد.
یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که که عوامل ایجاد بیماری تحت تأثیر بستر و فرایند شهرنشینی میتوانند فعال و یا خاموش گردند. با توجه به ظرفیتهای شهرهای تابآور، میتوان با توجه به روند بروز، شیوع، مهار و کنترل یک بیماری همهگیر، اقدامات کالبدی شهرسازانه را بر مبنای نگرش پیشگیری، مهار و کنترل بهگونهای برنامهریزی و طراحی نمود که شهرها در طی این بحرانها با کمترین میزان اختلال عملکردی روبرو شوند و بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن به وضعیت مطلوب خود بازگردند.
نتایج: بر اساس نتایج، فعالیت بدنی، رژیم غذایی، سلامت روان، سیستم های مراقبت های بهداشتی، فاصله گذاری، کنترل عفونت و ترویج پاداری شهری، معیارهایی هستند که تحت تاثیر کالبد شهر می توانند بر تاب آوری اپیدمیولوژیک تاثیرگزار باشند.
راهنمایی بر ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات
صفحه 52-70
محمد سلطان زاده؛ عاطفه رئیسی
چکیده اهداف: مطالعات گسترده ای در خصوص رابطه فضاهای باز و عمومی محلات از یکسو و مفاهیم اجتماعی ساکنین و نیز فعالیتهای فردی و گروهی آنها انجام شده است. علیرغم تنوع مطالعات، اجماع کاملی در خصوص جنبه های مختلف تحقیق از مبانی تئوری تا ابزارهای سنجش و ارزیابی آن وجود ندارد. پژوهش حاضر تلاش میکند برای مطالعاتی که هدف آنها بررسی رابطه فضاهای باز و عمومی محلات و شاخصهای فردی و اجتماعی ساکنین است، مسیر یا مسیرهایی را معرفی کند.
روش ها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی اکتشافی بطور مشخص تئوری ها و رویکردهایی که مطالعات این حوزه میتوانند به آنها اتکا کرده و نیز روشها، متغیرها و مؤلفه هایی که میتوانند برای ارزیابی فضاهای باز و عمومی به کار گرفته شوند را معرفی کرده و قابلیت ها و کاستی های آنها را بیان میکند.
یافته ها: بررسی ها نشان داد ترکیبی از چند تئوری میتواند مبنای تحقیقاتی باشد که به رابطه ساکنین محلات و فضاهای باز و عمومی می پردازند و همچنین مدلهایی در جهت تفسیر رابطه بین متغیرها معرفی شد. پژوهش، متغیرهای فضاهای باز را در سه دسته تقسیم بندی کرده و شاخصهایی برای سنجش هر یک ارائه و همچنین سه روش برای سنجش این شاخصها مطرح کرده و نشان داد این سه روش میتوانند بصورت منفرد و یا ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری: ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات میتواند با روشهای متفاوت و در مسیرهای مختلفی انجام شود. انتخاب هر یک از این مسیرها که به تشریح آنها پرداخته شده بر اساس اهداف و سوالات هر تحقیق صورت می گیرد.
خوانش فضایی سینمای ملودرام ایرانی به واسطه ارزیابی مولفههای حس مکان (نمونه موردی : فیلم سینمایی مادر)
صفحه 71-87
مریم رضایی؛ جمالالدین سهیلی؛ مریم ارمغان
چکیده بیان مسئله: معماری و سینما مجموعهای از هنر و فنونی است که ازطریق طراحی صحنه، نشانه شناسی و معنا بر شخصیت پردازی، ایجاد هویت، حس زمان و مکان، ایجاد فضای مناسب برای لوکیشن خاص و عبور از لایه های تاریخی، ایجاد حس روانی و هویت و تاثیر بر روند روایت و... در فضای فیلم تاثیرگذار است.
هدف: درک مولفههای برآمده از سینما مخصوصا ملودرام ازمنظر همزیستی با معیارهای حس مکان منتج شده از فضای معماری منجر به خروج کلید واژگانی میگردد که خود در میزان نمودن ساخت فضای فیزیکی صحنه در جهت شناسایی روابط انسان با مکان قابل تدقیق میباشد.
روش تحقیق: برای درک این موضوع سعی شد بابهره از روش تفسیری-تاریخی به فهوای روند دیالکتیک فضایی-مکانی در فیلم مادر پرداخته شود که این روند خود نیازمند روش تحلیلی-توصیفی است تا به واسطه مولفه های برخاسته از متغیرهای شناسایی شده در پژوهش احصاگردد. نهایتا ازطریق استدلال قیاسی سعی بر تفهیم مولفه های خروجی به واسطه ابزاری چون مدل و جداول تحلیلی شده است. لذا طرح پرسش: «چگونه میتوان پروسه زمانی سکانس های برداشت شده فیلم سینمایی مادر را در ارتباط با همزیستی فضایی و یا تقدم و تاخر فضای حرکتی صحنه ازمنظر دیالکتیک حسی-مکانی توجیح نمود؟»
نتیجه گیری: میتواند از طریق مدل مفهومی و جداول عنوان شده از حیث مرحله بندی فریم های فضایی که منجر به درک روابط حسی-مکانی منتج شده از روابط انسان با مکان در سینمای ملودرام میشود. به نوع روششناسی در روابط همبندی فضا و زمان ازمنظر شناسایی واژگان؛ دیاکرونیک و سینکرونیک فضایی صحنه و در قالب مولفه های؛ فعالیت، معنا و کالبد ازمنظر حسی-مکانی پاسخی درخور شایستگی آن داد.
واکاوی مؤلفههای ریختشناسی شهری تأثیرگذار بر آسیبپذیری اجتماعی با بهرهگیری از روش فراتحلیل
صفحه 88-113
ایلناز ایرانمنش؛ زهرا سادات سعیده زرآبادی؛ فرح حبیب
چکیده اهداف: توسعه مبتنی بر ریختشناسی شهری با توجه به چالشهای اجتماعی همچون مهاجرت و تغییر بافت انسانی شهرها و ایجاد سکونتگاههای حاشیهای غیررسمی، ناامن و ناایمن، تأثیر بسزایی بر آسیبپذیری اجتماعی جوامع شهری دارد. این امر در کشور ما که امواج توسعه را با بازه زمانی قابلتوجهی نسبت به کشورهای توسعهیافته، تجربه میکند، مسائل پیچیدهتری را ایجاد میکند. ازاینرو، درونیسازی یا بومیسازی عاملیت توسعه براساس مشخصههای منحصربهفرد تمدنی- فرهنگی یکی از دغدغهها و چالشهای پیش روی برنامهریزان شهری در سیاستگذاریهای در ایران است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج و واکاوی آن دسته از عوامل ریختشناسی شهری در مطالعات بومی است که بر آسیبپذیری اجتماعی مؤثر ارزیابی شدهاند تا بتوان به تعریف روشنی از ابعاد، مؤلفهها و عناصر هر یک از آنها رسید.
روشها: این پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی- توسعهای است و با رویکرد کمی، به روش فراتحلیل، به استخراج معیارها و مؤلفههای تأثیرگذار ریختشناسی شهری بر آسیبپذیری اجتماعی پرداخته شده است تا بتوان از این فرآیند، به خط مشی دقیقتر به برنامهریزی شهری نائل شد.
یافتهها: تحلیل یافتهها میرساند که ریختشناسی شهری متأثر از چهارگانه اقتصاد شهری، مدیریت حملونقل و آماد شهری، سیاستهای کلان توسعه افقی و عمودی شهر و پارادایم شهرنشینی است و آسیب اجتماعی ناشی از ریخت شهری متأثر از مدیریت کاربری اراضی، هندسه معابر، نوع بافت از حیث فرسودگی، هندسه توده پر و خالی و ایجاد لامکانها، شفافیت و خوانایی بافت شهری، سرزندگی، حضورپذیری و نورپردازی معابر در شب، میزان تحقق عدالت فضایی برای همه اقشار جامعه و ایمنی در فضای شهری به هنگام مخاطرات طبیعی مانند سیل و زلزله است.
نتیجهگیری: عمدهترین رویکردها به مطالعات ابعاد و مؤلفههای ریختشناسی شهری عبارت از رویکردهای کالبدی- فیزیکی، بومی- اقلیمی، ادراک محیط و علوم رفتاری، تاریخی و جغرافیایی، اقتصادی- سیاسی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و زمینهای- فرهنگی است. ابعاد ریختشناسی شهری در دو بعد بافت و توده و حرکت میان ساختمانها یعنی معابر دستهبندی میشود. ذیل بعد بافت و توده میتوان شاخصههایی اعم از گونههای ساختمانی، بلوکها و چیدمان تودهها و ذیل بعد حرکت میان ساختمانها میتوان شاخصههای هندسه و ساختار معابر و پراکنش دسترسیها را بازشناسی کرد.
سنجش تحلیلی احساسات زیباشناختی در پیاده روی اربعین
صفحه 114-132
کیوان کیانی؛ محمدرضا بمانیان
چکیده اربعین نمایشی بی بدیل از تعامل باورهای فرهنگی – آئینی با زمان و مکان می باشد. پیاده روی اربعین نمایشی از خلوص باورهای انسانی در عرصه عمل می باشد. پژوهش حاضر بدنبال سنجش جنبه های زیبایی شناختی این مسیر و مولفه های مثبت و منفی آن و ارائه راهکاری برای بهبود نکات مثبت و برطرف نمودن نکات منفی می باشد. سنجش ادراک زیباشناختی و قضاوت آن فرایند بسیار پیچیده ای می باشد که نیازمند مطالعات تجربی و مستلزم مفهوم سازی و سنجش عواطف انسانی می باشد، اندازه گیری مفاهیم احساسی تنها به جنبه های هنری عناصر محدود نمی شود بلکه به طراحی، محیط، طبیعت و حتی پیش زمینه های فکری نیز مربوط است. هدف این پژوهش ارزیابی احساسات زیبایی شناسی زوار در پیاده روی اربعین بوده که اهدافی همچون عوامل موثر بر احساسات زیبایی شناسی، تاثیر محیط بر احساسات زیبایی شناسی در اربعین، تاثیر احساسات بر رضایت افراد و ارائه پیشنهاد برای بهبود محیط و بهبود احساسات زیبایی شناسی زوار نیز در این پژوهش پاسخ داده شده است.
روش این از نوع ترکیبی و به صورت کمی-کیفی بر اساس پرسشنامه و مصاحبه می باشد. اطلاعات پژوهش حاضر به کمک منابع کتابخانه ایی، بازدید میدانی و شرکت در مراسم اربعین، مصاحبه و پرسشنامه تخصصی (مقیاس سنجی احساسات زیباشناختی[1] ) تهیه شده، این پرسشنامه از پانزده خرده مقیاس تشکیل شده است، پرسشنامه توسط دویست نفر نفر از شرکت کنندگان در مراسم باشکوه اربعین هزار و چهار صد و یک هجری شمسی تکمیل شده است. پژوهش حاضر بر مبنای روش استدلال منطقی و تحلیل کیفی اطلاعات تدوین گشت است که رویکرد جامعی در نتیجه گیری خود دارد. بر اساس اطلاعات این پژوهش می توان بیان نمود که که با بهبود سه حوزه فرهنگی - آئینی، زیرساختی و مدیریتی می توان کیفیت پیاده روی اربعین را افزایش داد و چالش های آن را بر طرف نمود، این اقدامات شامل آموزشهای فرهنگی، ایجاد زیرساخت های بهبود یافته، برنامه ریزی مناسب، هماهنگی بین نهادها، استفاده از فناوری، نظارت و ارزیابی میشوند.
[1] AESTHEMOS