جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای چارچوب مفهومی

پانته‌آ حکیمیان، مهرنوش مظهری،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

طبق گزارش برنامه جامع ارتقای سلامت روان کشور در سال ۱۳۹۴، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماری‌ها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروه‌های اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج برده‌اند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار می‌رود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری داده‌ها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفه‌های سلامت روان در ابعاد رویه‌ای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحب‌نظران حوزه‌ طراحی شهری و روان‌شناسی، تکمیل پرسش‌نامه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که کیفیت‌هایی نظیر "ایمنی و امنیت"، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویه‌ای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.

فریناز مقتدری،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

با مروری بر مطالعات گذشته و بررسی وضعیت موجود شهرها  و نوع اثر فن‌آوری‌های نوین بر شهرهای پیشرفته، می‌توان رد پای تولد نسل جدید از شهرهای هوشمند را در ادبیات علمی و حرفه‌ای جهان مشاهده کرد. پیشرفت فن‌آوری و ظهور امکانات جدید برآمده از آن،‌ منجر به تولد مفاهیم نوینی در مفهوم شهر هوشمند و در نتیجه تغییر فرآیند طراحی و برنامه‌ریزی برای شهر هوشمند شده است. لاکن، به واسطه ارتباط مفهومی و ماهیتی مفهوم شهر هوشمند با ‌فن‌آوری و دستاوردهای آن، می‌توان بیان نمود که مفهوم شهر هوشمند، در طول زمان تغییر کرده و واجد ماهیتی پویا است و هم‌گام شدن با این تغییرات در فرایند شهرسازی ضروری است.
بدین مبنا، نوع و رویکرد به طراحی و برنامه‌ریزی شهر هوشمند در طول زمان دستخوش تغییرات بنیادی شده و شهر هوشمند نوین با رویکردی متفاوت به تبیین هوشمندی در شهر و شهر مشارکتی بدل شده‌است. بدون شک این تعریف جدید از شهر هوشمند، اثرات قابل توجهی در فرم و فرآیند طراحی شهری خواهد داشت. در این نوشتار مفهوم شهر هوشمند از بررسی و ارزیابی مفاهیم متاخر مطرح شده از شهر هوشمند در تعامل با نتایج بدست آمده از ارزیابی طرح‌های شهری برای شهرهای هوشمند،‌ برگرفته شده است. بر این اساس،‌ ضمن شناسایی و بررسی مفاهیم نوین مرتبط و اثرگذار،‌ مفهومی نوین از شهر هوشمند از دو منظر تجربی و مفهومی معرفی و فرآیند د گردیسی محیط‌های شهری به سمت تسری هوشمندی همه‌جانبه ارائه شده است تا راهگشا و مبنای طراحی‌ها و مطالعات برای دگردیسی شهرهای ایران به شهرهای هوشمند باشد.

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

در دهه‌های اخیر بدنبال تحولات صورت گرفته در نگرش به میراث فرهنگی و ارزش‌های آن، رویکرد مدیریت مکان‌‌های ‌فرهنگی‌-تاریخی نیز دستخوش تغییرات گردیده ‌است. رویکرد ارزش‌مبنا به عنوان رایج‌ترین رویکرد مدیریتی از اواخر قرن بیستم مورد توجه مجامع علمی در سطح بین‌المللی قرارگرفته ‌است; این رویکرد که به واسطه منشور بورا به جامعه حفاظتی ارائه گردید، از طریق تجربیات عملی مؤسسه‌ی حفاظتی گتی و نظریه‌های افرادی همچون جیمزکر توسعه یافت و بعدها به سازمان‌ها و مؤسسات بین‌المللی دیگری راه یافت. بررسی اسناد بین‌المللی، نظریه‌های مرتبط، جایگاه و اولویت ارزش‌های میراث فرهنگی در قرآن کریم و نهایتاً مدیریت بر مبنای نظام ارزشی فرهنگ اسلامی نشانگر آن است که رویکرد ارزش مبنا، پاسخی مناسب برای شناخت جنبه‌های پیچیده و در حال توسعه میراث ارائه می‌نماید که هدف اصلی آن حفظ اهمیت معنایی مکان و ارتقاء ارزش‌هایی است که توسط همه‌ی گروه‌های جامعه به آن نسبت داده‌ می‌شود و دستیابی به این هدف از طریق برنامه‌ی مدیریتی ساختاریافته و مبتنی بر سیستم ارزشی جامعه‌ میسر می‌گردد از این رو مقاله حاضر از طریق بازخوانی اسناد و دستورالعمل‌های عملیاتی سازمان‌های بین‌المللی از یک سوی و دیدگاه‌های صاحب‌نظران و جایگاه میراث فرهنگی و ارزش‌های آن در فرهنگ اسلامی از سوی دیگر، با بهره‌گیری از روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا در پی توسعه چارچوب مفهومی مدیریت ارزش‌مبنا از طریق ارائه فرآیند کلی برنامه‌ی مدیریتی می‌باشد. بر مبنای چارچوب مفهومی مدیریت ارزش مبنا در این مقاله، اهمیت معنایی مکان که خود در برگیرنده ارزش‌های میراث است و بر مبنای سیستم ارزشی جامعه اسلامی و مد نظر قرار دادن اولویت‌بندی آن‌ها از دیدگاه قرآن کریم تنظیم می‌گردد به عنوانِ هسته‌ی اصلی چارچوب پیشنهادی معرفی می‌‌گردد. به‌ منظور حفظ اهمیت معنایی مکان باید سه مرحله درک مکان، سیاستگذاری و مدیریت مورد توجه واقع شوند و این فرآیند به واسطه مشارکتِ متخصصان حفاظت، جامعه محلی و ذینفعان محقق می‌گردد.

صفحه ۱ از ۱