کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
۴۱ نتیجه برای موضوع مقاله:
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
این مقاله به بررسی انواع مختلف سکوت به منزله غیابی معنادار میپردازد که جای آن یک رد باقی میماند. در این رد سکوت به شکلهای مختلفی تجلی دارد. بررسی سکوت دلالتمند نشان میدهد که این سکوت نشاندار به واسطه ابزارهای گفتمانی در متن حضور دارد و نظام زبان بخشی از پیام خود را بهواسطه بیان و بخشی را بهواسطه سکوت انتقال میدهد. به همین دلیل سکوت در ادبیات به صورت یکی از شگردهای روایی مورد استفاده قرار میگیرد. پرسش این پژوهش، چگونگی کارکرد گفتمانی سکوت نوشتاری در داستان است؛ بدین مفهوم که سکوت نوشتاری در چه سطوحی و برای چه کارکرد گفتمانی در داستان بهکار میرود. این مقاله به امر تحلیل پنج داستان کوتاه ایرانی، در سه سطح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی میپردازد و نتیجه بهدستآمده نشان میدهد که سکوت به عنوان ابزار مطالعه ساختمندی و چگونگی شکلگیری روایت در سه سطح و بر روی سه محور جانشینی، همنشینی و برهمکنش به منظور ایجاد گرهافکنی، تعلیق، زمینهسازی، فضاسازی و گرهگشایی در پیرنگ و داستان بازنمایی میشود.
هادی پندار،
دوره ۱، شماره ۲ - ( تایستان ۱۳۹۹ )
چکیده
علاوه بر اقدامات تشخیصی در مراحل اولیه بیماری همهگیر کووید ۱۹، پیشگیری از حضور افراد در محیطهای پرخطر، همراه با توزیع مناسب جمعیت و خدمات نیز در کنترل گسترش بیماری مؤثر است. کنترل مؤثرتر، بهویژه در شرایطی عدم قرنطینه کامل، ضروری به نظر میرسد. مدل شیوع همهگیری که از/ بر الگوهای حرکت و رفتوآمد شهروندان تاثیرپذیر/تأثیرگذار است، بر مبنای انواع دادههای همهگیری، جمعیتی و حرکتی شکل میگیرد. هدف پژوهش حاضر معرفی و آسیبشناسی نقشههای خطرپذیری در زمان شیوع بیماری کرونا و تبیین چارچوبی جهت تهیه و بهکارگیری آنها بر اساس موضوعات مرتبط با رفتارهای ساکنین است. این پژوهش به روش استدلال منطقی و با بررسی تحلیلیِ نمونههای موجود، مؤلفههای مؤثر بر تهیه این نقشهها و بهروزرسانی آنها انجام شده است. به این منظور پس از گونه شناسی نقشهها، از منظر خروجیها، معیارهای ارزیابی نتایج، اعتبارسنجی شدند. بر اساس نتایج پژوهش، پویاییِ دادههای حرکت انسانی برای برآورد تعاملهای فضایی در این نقشهها کلیدی هستند؛ چراکه بواسطه فاصله اجتماعی، ماندن در خانه و تعطیلی مشاغل، تغییرات اساسی درحرکتهای فردی و گروهی اتفاق میافتد. بنابراین با استفاده از منابع اطلاعاتی مختلف و تصور جدیدی از دادههای شهری قابلاتکا، بستر مشارکت گروههای مختلف استفادهکننده از نقشههای مکان نگاشت با رویکرد مردم سپاری فعال و غیر فعال و افزایش کارایی فراهم می شود. تهیه چنین نقشههایی حاصل همکاری میانرشتهای رشتههای همهگیریشناسی، سلامت، روانشناسی محیط و متخصصان برنامهریزی و طراحی عرصههای عمومی، بهویژه طراحی شهری است تا مطالعات تلفیقی و مبتنی بر پویاشناسی رفتارهای مبتنی بر مکان، اعتبار نقشهها را تا حد بالایی تضمین نماید.
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
یافتن وجوه مشترک میان اسطورههای اقوام همریشه، امری بدیهی است. این مقاله اسطورۀ آرش را از ادبیات باستانی ایران با فیلوکتتس از ادبیات باستانی یونان مقایسه میکند. براساس این اسطورهها، قهرمان هر دو داستان با پرتاب تیری، به دو جنگ فرسایشی نسبتاً طولانیمدت در برابر دشمنانشان پایان میبخشند؛ بدین معنی تا زمانیکه تیر و کمان آرش به کار نمیافتد، جنگ و گریز بیفرجام دوازدهسالۀ ایران و توران به سرداری منوچهر و افراسیاب به سرانجام نمیرسد و تا وقتی که تیر و کمان فیلوکتتس به میدان نمیآید، نبرد دهسالۀ یونانیان برای تسخیر تروا پایان نمیپذیرد. نویسندگان در این تطبیق، با توجه به اسطورهشناسی تطبیقی ، شباهتهای دو روایت را در دو بخش ساختاری و معنایی ذیل نه محورِ «نوع سلاح دو قهرمان و ارتباط آن با نیروهای مافوق بشری، دخالت خدایان در پرتاب تیر، ارتباط دو قهرمان با امر قدسی و پیوند آن دو با مکانهای مقدس، فرجام کار قهرمانان از منظر مینوی، پایاندادن به دو جنگ فرسایشی، نقش محاصره در دو داستان و تأثیر اسطورهها بر ادبیات پس از خود» و تفاوتهای ساختاری و معنایی آن دو را ذیل هفت محور «مکان، زمان و ویژگیهای آن، قالب روایت، انگیزۀ قهرمانان، ارزشهای ملی، پایان کار دو نبرد و تفاوت در پایان کار قهرمانان از لحاظ مرگ و زندگی»، بررسی میکنند. نتایج بررسی، خویشاوندی و تجربههای مشترک اقوام همخانواده هندو اروپایی را، که در حماسهها و قصههای آنها تجلی یافته است، نشان میدهند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
این بررسی از دوران باستان آغاز شده است و تا دوران پست مدرن ادامه دارد. در یک تقسیم بندی کلی، به بررسی روایت های کلاسیک، مدرن و پست مدرن از عالم پرداخته شده است. این تقسیم بندی به این معنا نیست که با ظهور تفکر و هنر مدرن، تفکر و هنر کلاسیک و با ظهور تفکر پست مدرن، هنر و تفکر مدرن و کلاسیک به کلی به فراموشی سپرده شده است. این ایده امری نا معقول است و با دستاوردها و دیدگاه های پست مدرن در تضاد به نظر می رسد.
هدف اصلی در پژوهش حاضر روشن سازی تحول روایت و به ویژه جایگاه سوژه از آغاز دوران باستان تا دوره پست مدرن است. در این مقاله کوشیده ایم تحول های روایت را همراه با مصداق های زبانی و هنری آن بررسی کنیم و نشان دهیم که چگونه روایت های زبانی و هنری، از دیر باز تا کنون دستخوش تغییر شده اند.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
مقاله حاضر به بررسی و نقد نمایشنامه «مرگ فروشنده»، ترجمه بینزبانی آن به فارسی و ترجمه بینفرهنگی- بیننشانهای آن به یک تلهتئاتر ایرانی میپردازد. نمایشنامه از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و ترجمه فارسی مبنای ترجمه بیننشانهای آن بوده است. بر این اساس نگارنده هر دو ترجمه را با متنهای پیشین مربوطه مقایسه کرده و در هر دو ترجمه، نشانههایی که مشخصاً کارکرد ایدئولوژیک دارند تعیین و بررسی شدند. سپس با بسط نظریه نشانهشناسی انتقادی برای نقد ترجمه، انواع این نشانهها و چگونگی تغییرات و حفظ این نشانهها در تلهتئاتر تحلیل و نقد شدهاند. یافتههای به دست آمده نشان داد که در ترجمه بینزبانی هیچ سانسوری وجود نداشته ولی در تلهتئاتر تقریباً همه نشانههای دارای کارکرد ایدئولوژیک خاص حذف شدهاند و درواقع متن آنقدر سانسور شده که گاهی حتی انسجام خود را از دست داده است. مترجم/ کارگردان سعی کرده تا جایی که میتواند متن را مطابق فرهنگ مقصد تغییر دهد و از طریق حذف و اضافهکردن نشانههای منطبق با دیدگاهها و سنتهای غالب متن مقصد و حذف کامل نشانههایی که با این دیدگاهها منطبق نیستند و در حقیقت از طریق حذف و اضافههای کاملاً مشهود با کارکردهای ایدئولوژیک مشخص دیدگاههای فرهنگ و سنت غالب جامعه مقصد را از طریق ترجمه به دریافتکنندگان اعمال کند؛ به همین دلیل متنی آفریده که در برخی موارد کاملاً انسجام خود را از دست داده و یا نسبت به متن پیشین معناهای متفاوتی پیدا کرده که گاه حتی در تضاد کامل با معناهای موردنظر متن اصلی بودهاند.
مبینا زنگنه، شیوا یعقوبی، علی عسگری،
دوره ۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
بیان مسئله: بازارها یکی از مهمترین فضاها در کالبد شهرها محسوب میشوند و علاوه بر جلوههای بصری دارای ویژگیهای محسوس دیگری نیز هستند که میتوانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات گردند و بهعنوان کانون هویتبخش شهرها در شکلگیری حس تعلق به مکان مؤثر باشند؛ در این میان بازار تاریخی تهران با ویژگیهای منحصربهفرد از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است که از دیرباز دارای محوری پویا، سرزنده و کیفیتهای فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف افراد بوده است.
هدف: این مقاله شناسایی شاخصههایی است که میزان وجود هویت و حس مکان در بازار تهران را مورد بررسی قرار میدهد.
روش: این مقاله با روش همبستگی به تحلیل مشاهدات منفعل اولیه به کمک نقشهبرداری رفتاری در گام نخست و در گام دوم با مصاحبه و سنجش وابستگی متغیرها به کمک طیف هفت گزینهای لیکرت پرداخته است.
یافته و نتایج: شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه مناظر بساوایی در طول روز تقریباً ثابت میباشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی بهعنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرکهای محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند. همچنین وجود ابنیه تاریخی بهرغم علاقهمندی افراد، بهخودیخود موجب تقویت حس مکان نمیگردند، و توجه به مؤلفههای هویت مکانی و میزان تأثیرگذاری هریک بر حس تعلق به مکان در بازار ضمن ارتقای کیفیت بازار، موجبات تداوم حیات و ماندگاری این میراث ارزشمند معماری میشود.
دوره ۴، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۳)- ۱۳۹۲ )
چکیده
مقاله حاضر با مطرح کردن این پرسش نوشته شده است: «ترجمه ترکیبات استعاری فرهنگ- بنیاد به چه روش یا روش هایی امکان پذیر است؟». در پاسخ گویی به این سؤال، نتایج بررسی تطبیقی ترجمه رینولد نیکلسون از دفتر اول مثنوی معنوی مولانا به عنوان داده درنظر گرفته شده است. چارچوب کار، الگوی ترجمه هاروی (۲۰۰۰) است. نگارنده با توجه به نیاز پژوهش، به معرفی نشانه استعاری و دلالت استعاری پرداخته است. در این بخش شش نوع دلالت از هم بازشناخته شده اند. الگوی شش گانه- که یکی از دستاورد های این پژوهش است- می تواند بین هر دو زبان «الف» و «ب» که زبان مبدأ و مقصد در فرایند ترجمه اند، مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه تحقیق، چگونگی به کارگیری این دلالت در ترجمه استعاره های فرهنگ- بنیاد و سپس معرفی الگویی برای ترجمه این موارد آمده است. به عبارت دیگر، برای هریک از روابط دلالی مطرح شده شیوه هایی در ترجمه پیشنهاد شده است. این پیشنها دها براساس ماهیت دلالت استعاری شکل گرفته اند. به این ترتیب، مترجم در رویارویی با ترکیب استعاری الگویی در دست دارد که او را در ترجمه انواع استعاره ها قدم به قدم راهنمایی می کند.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
هدفمند بودن و متعاقب آن تدوین الگو و برنامهسازی برای رسیدن به هدف، لازمه هر جامعه و اجتماعی است. شهرسازی به عنوان مبحثی که بیانگر تأثیر متقابل انسان، فرهنگ، روش زیست و محیط زندگی بر یکدیگر است، در رسیدن به اهداف جامعه اسلامی برای هویتمندی و اعتلای فرهنگ و اخلاق مردم نقش مهمی بر عهده دارد و به تبع، تهیه¬ی الگویی بومی و بر پایه آموزه¬های اسلامی و متناسب با بستر این الگو که ایرانی اسلامی است، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله پس از مرور ادبیات جهانی در مورد ابعاد اجتماعی شهرسازی، به تبیین مؤلفه¬های اجتماعی الگوی شهرسازی ایرانی اسلامی پرداخته شده است. بر این اساس مؤلفههایی همچون امنیت، عدالت اجتماعی، بهداشت، همسایگی و غیره بر اساس تعالیم اسلام، و سوابق شهرسازی ایرانی اسلامی از جمله عوامل مهم در مباحث اجتماعی الگوی شهرسازی ایرانی اسلامی معرفیشده و میتواند به عنوان هدایتکننده و راهنمایی برای ایجاد فضاهای شهری اسلامی و ایرانی، افزایش کیفیت زندگی، افزایش تعاملات اجتماعی، مشارکت اهالی در محله، تحقق عدالت اجتماعی و شکوفایی اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد.مؤلفههای الگوی شهرسازی اسلامی و ایرانی تصمیم گیران و تصمیم سازان مسائل شهری را از سردرگمی رهایی داده و آنچه که برای حیات مادی و معنوی انسان حائز اهمیت است را معرفی میکند.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
پرداختن به مقولۀ ادراک عمق و فاصله و تحریف های عامدانه در حوزۀ طراحی شهری، طراحان را قادر می سازد تا از طریق نظم دهی و چیدمان آگاهانۀ کیفیات فضایی به گونه ای مناسب و در راستای مقاصد کلی طراحی، این تجربۀ ادراکی را دستخوش تغییر قرار دهند و بدین طریق آگاهانه مسیری را کوتاه تر و یا بلندتر از شرایط حقیقی آن در ذهن ناظرین و استفاده کنندگان از فضا متبادر سازند. در این مقاله، از میان رویکردهای نظری متعدد موجود پیرامون نحوۀ عملکرد سیستم بصری انسان در رابطه با ادراک عمق و فاصله، به سبب تأکید بیشتر متون علمی انتشار یافته در سال های اخیر و نیز از منظر جامعیت تئوریک، به رویکرد نشانه خواهیم پرداخت. بر اساس این رویکرد در بخش نخست از این مقاله، تلاش گردیده است تا با نگرشی علمی و از دریچۀ نگاه طراحی شهری، شاخص ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر مقولۀ ادراک عمق و فاصله مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند؛ مؤلفه هایی که می توان با تجمیع و یا کاستن از میزان آن ها به طور مستقیم به کنترل نسبی میزان عمق و فاصلۀ ادراکی در فضای کالبدی پرداخت. در ادامه و در بخش دوم نیز به بحث پیرامون تحریف های عامدانه با رویکردی کاربردی و با مدنظر قرار دادن قابلیت به کارگیری آن ها در طراحی ساختارهای کالبدی – فضایی شهری، پرداخته شده است.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
سینمای پرمخاطب جهان سالهاست که وامدار ادبیات داستانی و بهویژه رمان است و آنگونه که از اَسناد موجود برمیآید، نزدیک به ۸۵ درصد آثار مورد توجه در آکادمی اسکار، اقتباس از رمانهای مشهور و گاه غیرمشهور بوده است. باوجود توجه سینمای کشورهای مختلف به ادبیات داستانی خویش و بهرهبرداری حتی اقتصادی از این گنجینه، در تاریخ سینمای ایران این امر بهندرت اتفاق افتاده است. بهزعم نگارندگان این مقاله، یکی از مهمترین دلایل بیتوجهی سینمای ایران به ادبیات داستانی، کمبود پژوهشهای مربوط به چرایی، چگونگی، فرایند و دستاوردهای اقتباس سینمایی از ادبیات داستانی در دیگر کشورها و ایران است. به همین منظور، در این مقاله کوشش شده است با روشی توصیفی- تطبیقی، اقتباس فیلم ایرانیِ (نسبتاً موفق و شناختهشدۀ سینمایی) «شازدهاحتجاب» (به کارگردانی بهمن فرمانآرا) از رمانی به همین نام از هوشنگ گلشیری بررسی شود. عناصر روایت در هر دو اثر (مکتوب و سینمایی) در کنار یکدیگر قرار گرفته و مؤلفههای جذاب شدن یک اثر اقتباسیِ سینماییِ ایرانی استنتاج شده است. از مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر، علاوهبر شناخت وجوه افتراق و اشتراک دو گونه، میتوان به استخراج و معرفی مابهازاهای خلاقانه تصویری ساخت جریان سیال ذهن فیلم اشاره کرد.
دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده
صنعت التفات یکی از مهم ترین صنایع ادبی به شمار می رود و کاربرد وسیعی در متون ادبی زبان های مختلف دارد. کاربرد این صنعت در قرآن مجید که یکی از برجسته ترین متون ادبی زبان عربی به شمار می رود، چنان گسترده و متنوع است که بلاغیون عرب در تعریف و ارائه نمونه هایش، بیشتر به آیات این کتاب الهی استناد می کنند. مطالعه آثار بلاغی زبان عربی نشان می دهد نخست اینکه معنای صنعت التفات در بلاغت عربی بسیار فرا تر از معنای اصلی آن در بلاغت فارسی و غربی، یعنی تغییر در خطاب است، دوم اینکه ادب پژوهان و به ویژه بلاغیون عرب درباره چیستی التفات و نمونه های آن اتفاق نظر ندارند و سوم اینکه تعاریف این نویسندگان از صنعت التفات معمولاً با نمونه هایی که از آن ارائه می کنند همخوانی ندارد. نگارندگان مقاله حاضر برای تحقق هدف خود، یعنی گونه شناسی کاربرد صنعت التفات در قرآن کریم، تعریف علم المعانی از التفات، یعنی «خروج از آنچه به طور طبیعی مورد انتظار است» را مبنا قرار داده اند و با استفاده از مؤلفه های اصلی کنش گفتاری، به بررسی گونه ها و اشکال مختلف کاربرد این صنعت در قرآن کریم پرداخته اند و با ذکر نمونه های متعدد نشان می دهند که این صنعت چگونه و به چه شیوه هایی بر هر سه مؤلفه گفته، گفته پرداز و گفته شنو تأثیر می گذارد.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
اورهان پاموک نویسنده اهل ترکیه در رمان خود باعنوان نام من سرخ ضمن روایت داستانی شبهتاریخی از برههای از تاریخ تحولات فرهنگی و هنری کشورش، تقابل هنر سنتی و هنر غربی را در قالب روایتی بلند از نقاشان دربار عثمانی در مواجهه با نقاشی ونیزی (غربی) نمایانده است. او با رجوع به گذشتهای دور و نقل داستان و داستانکهایی که در تاریخ، افسانه و رؤیا ریشه دارند، بهگونهای مسائل امروز جامعه خود و در نگاهی وسیعتر، یکی از معضلات جهان امروز را بازسازی میکند. این بازسازی هوشمندانه که با نوعی بینامتنیت در نقاشی و ادبیات همراه است، در برخورد با مخاطب خود این پرسش را در ذهن او تداعی میکند که نویسنده از پس این متن، درپی بیان چه چیزی است و مقصود خود را چگونه بازنمایی میکند. از یافتههای پژوهش به این شرح است که این داستان درنهایت تفسیرِ تضاد یا پارادوکس تاریخی- فرهنگی سنت و تجدد در ترکیهای است که دستکم از پنج قرن پیش تاکنون همچنان درگیر این ماجراست. به همین منظور، در این پژوهش وجوه هنری و ادبی رمان نام من سرخ را بررسی و تحلیل میکنیم. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی، و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی/ کتابخانهای است.
دوره ۵، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۱۹)- ۱۳۹۳ )
چکیده
در این پژوهش، مراحل چهارگانۀ دریافت متن را با توجه به سه معیار متنیت بوگراند و درسلر، یعنی انسجام، پیوستگی و بینامتنیت، در مجموعه شعر زندگی خوابها، اثر سهراب سپهری، بیان کردهایم. هدف از پژوهش، یافتن روش تحلیلی نو در شعر معاصر است که از جزء به کل و از متن به شناخت میرسد؛ بنابراین ترکیبی از روشهای عینی و ذهنی است که شیوۀ درک و مراحل دریافت شعر معاصر را طی مراحلی در برابر خواننده قرار میدهد. ابتدا با تقطیع متن، واژههای مهم یا مراکز کنترل محتوا را پیدا میکنیم و سپس شعر را از طریق استنباط، به صورت مفاهیم پیوسته درمییابیم و طرح ذهنی شاعر را برای بیان روایت آن کشف میکنیم. در طرح، ایدۀ خاصی از طریق شعر انتقال یافته است که با مطالعات و تجربههای مشترک خواننده و شاعر ارتباط دارد. طرفین گفتمان یا محتوای ذهنی مشابهی دارند یا به بینامتنهای مشترکی دسترسی دارند. به این ترتیب، خواننده به هدف شاعر پی میبرد و با دنبال کردن شعرهای دیگر میبیند که شاعر، طرح ذهنی خود را در شعرهای دیگر در موقعیتهای جدید تکرار میکند. در پایان نتیجه میگیریم که سپهری با دو بینامتن سورئالیسم و عرفان و تکرار یک طرحوارۀ زنجیری، به طرح و توصیف کوتاه تجربیات متافیزیکی خویش پرداخته است.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
تداوم فضایی و به طور خاص تداوم میان بیرون و درون مفهومی است که بشر از ابتدا به دنبال تجلی آن در آثار معماری بوده است. در هر دوره از تاریخ معماری شاهد ظهور اصولی جدید هستیم که سعی در برقراری تداوم فضایی به شکلی مناس بتر از قبل دارند. رد پای این اصول را می توان در عصر حاضر و در آثار معماران مدرن نیز پیگیری کرد. پیشرفت فناوری، رهایی معماران از قیدوبند اصول کلاسیک گذشته و بسیاری از عوامل دیگر موجب شد که عالی ترین نوع تداوم فضایی در این دوره به ظهور برسد. در معماری سنتی ایرانی نیز توجه به تداوم فضایی قابل درک است و مانند سیر تاریخی معماری جهان برای رسیدن به تداوم بیشتر میان فضا، در این نوع معماری نیز شاهد تلاش برای برقراری تداوم مناس بتر میان فضاها هستیم، اما برخلاف تداوم در معماری مدرن که بیشتر به دنبال تداوم بصری و فیزیکی است. تداوم فضایی در معماری ایرانی یک حرکت روحانی و معنوی است. بر همین اساس موضوع موردبررسی این مقاله آن است که ببیند معماری معاصرا یران ب هعنوان وارث گذشته پربار خود، درزمینه برقراری تداوم فضایی تا چها ندازها صول معماری سنتی ایرانی را ارتقا بخشیده و از سوی دیگر تا چه حد از معماری مدرن متأثر بوده است
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
پرداختن به مقولۀ ادراک عمق و فاصله و تحری فهای عامدانه در حوزۀ طراحی شهری، طراحان را قادر می سازد تا از طریق نظ مدهی و چیدمان آ گاهانۀ کیفیات فضایی ب هگون های مناسب و همسو با مقاصد کلی طراحی، این تجربۀ ادرا کی را دستخوش تغییر سازند و بدین طریق آ گاهانه مسیری را کوتا هتر یا بلندتر از شرایط حقیقی آن در ذهن ناظران و استفاد هکنندگان از فضا متبادر نمایند. در این مقاله، از میان رویکردهای نظری متعدد موجود درخصوص نحوۀ عملکرد دستگاه بصری انسان برای ادراک عمق و فاصله، به سبب تأ کید بیشتر متون علمی انتشاریافته در سال های اخیر و نیز از منظر جامعیت نظری، ب ه رویکرد نشانه خواهیم پرداخت. بر اساس این رویکرد، در بخش نخست از این مقاله، تاش شده است با نگرشی علمی و از دریچۀ طراحی شهری، شاخ صترین مؤلفه های تأثیرگذار بر مقولۀ ادراک عمق و فاصله بررسی و تحلیل شوند ؛ مؤلف ههایی که م یتوان با تجمیع یا کاستن از میزان آن ها به طور مستقیم به کنترل نسبی میزان عمق و فاصلۀ ادرا کی در فضای کالبدی پرداخت. در ادامه و در بخش دوم به بحث تحریف های عامدانه با رویکردی کاربردی و با مدنظر قرار دادن قابلیت ب هکارگیری آ نها در طراحی ساختارهای کالبدی - فضایی شهری، پرداخت هشده است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
با توجه به ساد هانگاری و رواج اشتباه در استفاده از واژه ی مشارکتی بودن و ابهام ناشی از دامنه ی مفهومی گسترده ی آن، این مقاله ؛ به ایجاد چارچوبی جهت بررسی میزان مشارکتی بودن طر حهای نوسازی بافت فرسوده م یپردازد.بنابراین در ابتدا به طبق هبندی مشارکت ب رمبنای نظریات نردبا نهای مشارکتی و مقایسه تطبیقی آنها در قالب جدول پرداخته ومؤلفه ها و ابزارهای مورد استفاده در هریک را، جهت قابل استفاده شدن در ارزیابی میزان مشارکتی بودن مشخص م یکند. این مقاله به ارائه ی جدولی مطابق با منتخبی از نردبانه ای مشارکتی که تناسب مفهومی بیشتری با حوزه ی شهرسازی دارند می پردازد، که تبیی نگر رابطه ی میان ابزارهای مشارکتی و سطوح مشارکت است. در این جدول، قلمروهای مشارکت )پل ههای نردبانهای مشارکتی( در سطور جدول، و روشها و ابزار مشارکت در ستو نهای جدول قرار گرفته اند و به هر پله ضری ب اهمیت معینی، مطابق با نظریات نردبانهای مشارکتی اختصاص یافت هاست. سپس بر اساس مراحل فرایند مرحله ای که هر یک از ابزار مشارکتی در آن استفاده شده، از طریق اختصاص رنگ و هاشور مورد تأ کید قرار ،LUDA نوسازی۱ گرفت هاست. این جدول برای هر طرح به صورت جدا گانه تهیه م یشود و از طریق ادغام آن با جدول ضریب اهمیت سطوح مشارکت، چارچوبی جهت ارزیابی میزان مشارکتی بودن فرآیند نوسازی هر طرح ایجاد می نماید. و ابزارهای استفاده شده در طرح آن در هر یک از » طرح ویژه نوسازی محله شهید خو ببخت « در پایان با بررسی تئوریک ۶۵ درصد محاسبه شده / مراحل فرایند نوسازی، جدول مربوط به آن تدوین شده و میزان مشارکتی بودن طرح در تئوری، ۴ است و بیشترین سطح مشارکت در این طرح، به ترتیب در مراحل برنامه ریزی، اجرا و چش ماندازسازی دیده می شود. همچنین میزان مشارکتی نبودن یا مشارکت عوام فریبانه این طرح در تئوری، صفر درصد ارزیابی شده است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
رشد شتابان شهرنشینی پیامدهای مختلفی در زمینه های گونا گون از جمله افزایش مصرف انرژی را به دنبال داشته است. این چالش از دو جنبه؛ محدود بودن منابع و آلودگی های زیست محیطی، شهرها را با مشکل مواجه ساخته است. در این راستا با ظهور رویکردها و جنب شهای مختلف )همچون توسعه پایدار، نوشهرسازی و ...( اهمیت موضوع انرژی در شهرسازی آشکار شد. مفهوم انرژی در شهر با مؤلفه های مختلفی در برنام هریزی و طراحی شهری ارتباط دارد. هدف این پژوهش ارزیابی و سنجش کارایی انرژی در شهر با مقیاس های مختلف است.بسته به مقیاس مورد مطالعه م یتوان از مد لها با مقیاس متفاوت ) به عنوان مثال شهر، منطقه، محله و واحدهمسایگی و ... ( برای ارزیابی کارایی انرژی استفاده نمود.با شناسایی روش ها و مدل های ارزیابی کارایی انرژی به بررسی نحوه عملکرد و شناسایی مولفه های تأثیرگذار و موانع پیش روی آنها پرداخته م یشود.در این پژوهش پس از بررسی بنیان های فکری مؤثر، با تمرکز بر شناسایی مد لها و رو شهای مختلف ارزیابی کارایی انرژی، دو مدل در دو سطح انتخاب شده است. مدل تریس در سطح یک شهر تهران، با شاخص ها و ابزار های مختلف به ارزیابی میزان مصرف انرژی م یپردازد و سپس برای ارزیابی با دقت بیشتر به ارزیابی کارایی انرژی در یکی از محات شهر تهران-محله ظهیرآباد منطقه ۲۰ شهر تهران- با مدل لید، پرداخته و میزان کارایی انرژی محله برآورد می شود. یافته های تحقیق نشان م یدهد که دو بخش ساختمان و حم ل ونقل، دو مولفه تاثیرگذار در میزان مصرف انرژی و کارایی آن به شمار م یروند. با سیاست گذاری و برنام ههای اقدام مختلف و نیزبا بررسی پیشنهادات و توصی ههایی از اقدامات اجرایی در شهرهای مختلف، در هر دو سطح،می تواند ما را به سوی شهرهایی با کیفیت تر و با کارایی انرژی پیش ببرد.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
بهره گیری از سیستم های خورشیدی پاسخ مناسبی برای کاهش مصرف انرژی و مشکلات زیست محیطی است. از آنجایی که تابش خورشید در کشور ما در حد مطلوبی وجود دارد، سیستم های خورشیدی را می توان با نمای ساختمان ترکیب و از بار گرمایش و سرمایش ساختمان کاست. در این پژوهش، به منظور کاهش بارهای گرمایش و سرمایش، به عنوان یکی از شاخصه های اصلی معماری پایدار و با استفاده از فناوری های نوین، پانلی جهت نصب در نمای ساختمان طراحی شد. این سیستم نما، ضمن کارایی حرارتی بالا، دارای خصوصیات زیبایی شناسانه و معمارانه بوده و جزئیات مدول های آن به گونه ای طراحی شده است که باعث ایجاد محدودیت در طراحی ساختمان نشود و امکان تعمیر، نگهداری و جایگزینی آن به سهولت ممکن باشد. پانل مدولار نمای ساختمان با قابلیت گرمایش و سرمایش، در زمستان از آب به عنوان جرم حرارتی استفاده کرده و عملکردی همچون دیوار ترومب دارد و در فصل تابستان با حذف جرم حرارتی و بهره گیری از سرمایش تبخیری، به خنک سازی فضای داخل کمک کرده و به این ترتیب، از پتانسیل های پوسته در تمام فصول استفاده می شود. در این سیستم به منظور افزایش کارایی از فن استفاده شده است. سنجش کارایی و ارزیابی عوامل موثر بر عملکرد این پانل، با استفاده از ابزارهای شبیه سازی نرم افزار انرژی پاس صورت گرفته است. نتایج حاصل از شبیه سازی، استفاده از شیشه کم گسیل، ضخامت ۱۲۵ میلیمتری لایه آب و دبی جریان مترمکعب برثانیه ) ۲۰۰ تا ۳۰۰ فوت مکعب دردقیقه( را در مدل نمونه توصیه می کند. مدولار بودن پانل / ۰ تا ۱۵ / هوای ۱ های نما با رویکرد تولید صنعتی و تسهیل استفاده، تعمیر و نگهداری سیستم پیشنهاد گردیده است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده در مقالهی پیش رو تلاش شده با در نظر گرفتن کتاب تنگسیر اثر صادق چوبک (۱۳۴۲) و فیلم اقتباس شده از آن ساختهی امیر نادری (۱۳۵۲) به عنوان نمونه، در یک بررسی تطبیقی به روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شود که اقتباس سینمایی چگونه میتواند زوایای مختلف و ناپیدای یک متن ادبی را نشان داده و در چه مواردی نیز در نشان دادن تمام ابعاد ایده و فکر مسلط بر اثر ادبی دچار ضعف و نقصان است. در یک برآیند کلی میتوان گفت با وجود وفاداری فیلمساز به قصهی اصلی در ساخت فیلم، تغییراتی در اثر سینمایی وجود دارد که برخی در نتیجهی تفاوت ساختار بیان در دو رسانهی مختلف ادبیات و سینماست و از آن گزیری نیست؛ دیگری تفاوتهایی است که فیلمساز برای بهبود چارچوب انتقال محتوا و تشدید اثر حسی در انتقال به مخاطب از آنها بهره برده، که اثرات مثبت و منفی مشخصی ایجاد کرده و در نهایت برخی از تغییرات نیز به انگیزههای اقتصادی و جلب توجه مخاطب عام بیشتر و با رویکردهای تجاری است که از یک سو باعث کاهش وجه هنری در بیان فیلم نسبت به اثر ادبی و ایجاد ابهام در انتقال کامل ایده و اندیشهی مسلط بر اثر شده، اما از سوی دیگر میزان استقبال مخاطبان عام از قشرهای مختلف جامعه را افزایش داده است.
دوره ۶، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۲۴)- ۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله برآنیم تا چگونگی بازنمایی عامل جنسیت را در تصاویر کتابهای آموزش زبان انگلیسی American English File (۲), Four Corners (۲) & Interchange (۲)مورد بررسی قرار دهیم. چارچوب نظری بهکارگرفتهشده در نگارش این مقاله، الگوی نشانهشناسی هلیدی و به دنبال آن، بهطور مشخص، نشانهشناسی اجتماعی تصویر کرسو فان لیوون(۲۰۰۶[۱۹۹۶]) میباشد.
تولید متن، از جمله تصویر، یک عمل گفتمانی و درنتیجه، اجتماعی است. این کنش اجتماعی در مورد کتابهای درسی که برای زبانآموزان غیر انگلیسیزبان نوشته شده است، در سطحی فراتر، یعنی بینافرهنگی عمل میکند. درنتیجه، پیوسته این مسئله وجود دارد که آیا ممکن است فرهنگِ مرکز، یعنی جامعه انگلیسیزبان، از طریق متون کتابهای درسی، سازوکارهای گفتمانی تولید کند که در آن دیگری ویژگیهای غیر و غریب را پیدا کند و خود، طبیعی و آشنا تلقی شود؟
این پژوهش با بررسی تصاویر، متون و عناوین زبانی و حاشیه آن تصاویر، کاوش میکند که کتابهای آموزش زبان انگلیسی چگونه فرهنگ جامعه انگلیسیزبان را احتمالاً بهعنوان فرهنگ بدیهی، طبیعی و اجتنابناپذیر به تصویر میکشند و دیگران را به غیرهایی که فقط در صورت جذب در این فرهنگ، غیریت خود را ازدست میدهند، تبدیل کرده و به تصویر میکشند. هدف اصلی این پژوهش این است که متون آموزش زبان انگلیسی را بهطور گسترده، تحلیل کرده و کارکردهای متفاوت گفتمانی، اجتماعی و فرهنگی آنها را بررسی نماید. همچنین بررسی نقش تصاویر در این عمل گفتمانی بینافرهنگی، تفاوتهای فرهنگی و چگونگی بازتاب آنها در کتابهای درسی آموزش زبان انگلیسی، کارکردهای ایدئولوژیکی تصاویر و چگونگی وجهنمایی در تصاویر کتابهای درسی، اهداف فرعی این پژوهش را تشکیل میدهند.