مؤلفههای طراحی شهری پردیس دانشگاهی سلامتبخش از دیدگاه دانشجویان
دوره 6، شماره 1، خرداد 1404، صفحه 1-12
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.1
معصومه قدوسیان؛ پانته آ حکیمیان
چکیده پردیسهای دانشگاهی فضاهایی هستند که دانشجویان در آنها همواره با تجارب متعدد آموزش و یادگیری در کنار چالشهای متعددی ازجمله فشارهای تحصیلی و اجتماعی روبرو میباشند که تاثیرات منفی بر سلامت روان و جسم آنها دارد. این موضوع اهمیت وجود فضاهای سلامتبخش در پردیسهای دانشگاهی جهت کاهش سطح استرس و بازیابی تمرکز برای یادگیری کاراتر را دوچندان میکند. ازاینرو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین نیاز دانشجویان به کاهش سطح استرس و بازیابی تمرکز برای یادگیری با میزان سلامتبخشی حوزه دانشکده علوم پایه از پردیس دانشگاهی فردوسی مشهد، و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان دانشجویان از طریق طراحی شهری سلامتبخش است. مطالعه حاضر از نوع کیفی بوده و گردآوری دادهها از طریق مصاحبه ساختاریافته با 33 نفر از دانشجویان دانشکده علوم پردیس دانشگاه فردوسی و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کیفی مصاحبه های پیاده سازی شده انجام شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که از منظر دانشجویان دانشکده علوم، سلامتبخشی این محیط دانشگاهی با کیفیتهای خلوتگزینی و آرامش، پیادهمداری، عرصه همگانی باکیفیت، پیوند با طبیعت، خوانایی و گستردگی، سازگاری، و اجتماعپذیری معنا می یابد. بنابراین سلامت دارای بعد فضایی است و بازیابی روانی دانشجویان میتواند با حضور در فضاهای باز و نیمهباز در کنار عناصر طبیعی همچون کال، درختان و پوشش گیاهی همراه با ارتقا دیگر کیفیات طراحی شهری سلامتبخش در محدوده دانشکده علوم فردوسی مشهد تسهیل شود.
تاثیر رضایت از مولفه های کالبدی- فضایی محله در پایداری اجتماعی و ادراک زیست پذیری (نمونه موردی: بافت مسکونی محلات قدیم اطراف بازار اردبیل)
دوره 6، شماره 1، خرداد 1404، صفحه 29-47
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.29
اسلام کرمی؛ لیلا رحیمی؛ زیبا عبدالله وند؛ مهدیه نیکو فرد
چکیده زیست پذیری و توجه به کیفیت های عملکردی آن از بخش های مهم و ضروری شهرنشینی در قرن معاصر است که در برابر بسیاری از مشکلات پیچیده زندگی شهری در جهان امروزی مطرح شده است. کیفیت زیست پذیری در محلات شهری و تبیین نقش واحدهای زیستی در ارتقاء پایداری اجتماعی، تاثیرپذیری فراوانی از کیفیتهای عملکردی و نقش متقابل آن دارد. اگرچه، مفهوم زیست پذیری در ابعاد مختلف فضایی و موضوعی مورد بحث قرارگرفته است، بررسی نقش آن بعنوان متغیری تاثیرپذیر از کیفیت های فضایی و متغیر میانجی پایداری اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت در جامعه بافت مسکونی اطراف بازار شهر اردبیل و با هدف توسعه کیفیت زیستی و حیات اجتماعی محله مزبور انجام یافته است. حجم نمونه 384 نفر براساس فرمول کوکران بدست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS و Amos به روش معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. نتایج نشان داد که با مقایسه اثر کل هر شاخص روی زیست پذیری، عامل دسترسی بیشترین تاثیر را دارد. بعلاوه، ثابت شد که اثر غیرمستقیم پایداری اجتماعی بین ایمنی و نظم وحدت کالبدی زیست پذیری بیشتر است. این بدین معنی است که رضایتمندی بیشتر در پایداری اجتماعی بیشتر می تواند تاثیر ایمنی و آسایش اقلیمی بر روی زیست پذیری را افزایش دهد. راهکارهای پژوهش در توسعه امنیت و ایمنی بافت های شهری، کنترل نفوذپذیری شبکه ارتباطی و ارتقای کیفیتهای محیطی از طریق توسعه فضاهای دلپذیر ارایه شده است.
مرور نظاممند مؤلفههای محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی
دوره 6، شماره 1، خرداد 1404، صفحه 75-87
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.75
مهدیه برخورداری فیروزآبادی؛ ساناز رهروی پوده؛ سیده مرضیه طبائیان؛ سید علیرضا افشانی
چکیده اهداف: سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان سلامت جامعه، متأثر از مؤلفههای متعددی میباشد. هدف پژوهش حاضر، مرور جامع پژوهشهای صورتگرفته در خصوص مؤلفههای محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی و شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار محیطی بر آن میباشد.
روشها: در یک مطالعه مروری سیستماتیک، کلیه مقالات مرتبط با موضوع بدون محدودیت زمانی و مکانی و با جستجوی نظاممند پایگاههای معتبر در دسترس شامل گوگل اسکولار، وب آف ساینس، اسکوپوس، پاب مد، جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی و بانک اطلاعات نشریات کشور بازیابی گردید که در نهایت 46 مقاله مطابق با معیارها و ملاکهای ورودی موردنظر، به عنوان پژوهش های نهایی مرتبط با موضوع انتخاب شد.
یافتهها: طبق یافتههای این تحقیق، اکثر مطالعات در کشورهای ایالاتمتحده و استرالیا انجام شده است. همچنین یافتههای حاصل از مطالعه بیانگر آن است که اغلب تحقیقات در رابطه با حوزه شهری و در خصوص شهروندان و ساکنان محله و منابع بسیار کمی در حوزه معماری انجامشده که اکثراً در رابطه با کاربری مسکونی و تعداد اندکی در رابطه با کاربریهای فرهنگی، درمانی و اداری میباشد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش، مؤلفههای محیطی تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی را میتوان در 20 گروه اصلی دستهبندی نمود، بطوریکه بیشترین میزان مطالعات مربوط به فضاهای سبز طبیعی، مکان سوم، تجهیزات، مبلمان و دسترسی بوده است. از میان 28 شاخص سلامت اجتماعی مورد مطالعه، به ترتیب تعامل اجتماعی و روابط اجتماعی بالاترین میزان تأثیرپذیری را داشتهاند.
رویکرد حق به سلامت شهر؛ انگاره ای در تحلیل سطح نابرابری فضایی و تحقق پذیری عدالت شهری مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه
دوره 5، شماره 2، شهریور 1403، صفحه 58-77
علی صمدی؛ رضا احمدیان؛ علیرضا بندرآباد
چکیده مسئله: عدالت در سلامت شهری به معنای نبود تفاوتهای سیستماتیک در یک یا چند جنبه از وضعیت سلامت شهروندان یا گروه های جمعیتی از نظر اجتماعی، اقتصادی و محیط فیزیکی است. توزیع عادلانه امکانات و تسهیلات بهداشتی درمانی یکی از اصلیترین پیشنیازهای افزایش سطح بهرهمندی جامعه از شاخص سلامت عمومی میباشد که بایستی در سکونتگاههای شهری مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. در مطالعه حاضر نیز شهر ارومیه به عنوان محور مطالعاتی در باب سطح تحقق رویکرد حق به سلامت شهر و نحوه توزیع خدمات و عملکردهای بهداشتی- درمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
اهداف: پژوهش حاضر از نظر هدف، در دسته پژوهشهای نیمه بنیادی، نیمه کاربردی قرار گرفته که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
روشها: شیوه های گردآوری اطلاعات مبتنی بر روشهای آماری (آزمونهای سوارا، کولموگروف،اسمیرنوف، ضریب همبستگی و کوکوسو)؛ اسنادی، کتابخانه ای، مشاهده و وارسی میدانی میباشد.
یافته ها: براساس نتایج، شهر ارومیه از منظر نوع توزیع عملکردها و خدمات بهداشتی- درمانی متناسب با رویکرد حق به شهر، در برنامه ریزی و تخصیص فضایی به صورت عادلانه عمل نکرده است.
نتیجه گیری: مناطق 4 در بافت مرکزی و قطب تجاری شهر و 2 در بخش کمربندی شهر ارومیه، به ترتیب مطلوبترین و نامطلوبترین شرایط و وضعیت محیطی را در امر برخورداری از سیاست های حق به سلامت شهر به خود اختصاص داده است. در پایان بر اساس یافته های حاصل و شناسایی نقاط قوت و ضعف محدوده مطالعاتی در حیطه توسعه شهری به ارائه برخی از پیشنهادات و اقدامات هدفمند و پایدار حول بهبود شرایط محیطی اقدام گردیده است.
تبیین اثربخشی عوامل کالبدی فضای باز مجتمعهای مسکونی بر سلامت روان سالمندان شهر اصفهان
دوره 5، شماره 2، شهریور 1403، صفحه 78-96
زهرا لاهوتی؛ سیده مرضیه طبائیان؛ سمر حقیقی بروجنی
چکیده مسئله: انسان در یک رابطه دو سویه با محیط اطرافش، از یکسو بر محیط تأثیر گذاشته و از سوی دیگر از آن تأثیر میپذیرد. کیفیت محیط کالبدی بر سلامت روان افراد تأثیر گزارده و موجب کاهش یا افزایش میزان افسردگی و استرس یا سرزندگی و نشاط و ... افراد میشود.
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا اثربخشی عوامل کالبدی فضای باز مجتمعهای مسکونی بر سلامت روان سالمندان تبیین و ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر به روش کمی انجام گرفته و بر اساس هدف از دسته مطالعات توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی است.
نتایج: یافتهها حاکی از آن است که بین مولفههای کالبدی: مطلوبیت مکان، تناسب با تواناییهای شناختی- ادراکی، نفوذپذیری و هندسه و مکانیابی با سلامت روان سالمندان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد و کلیه مولفههای شناسایی شده در این پژوهش بر نشاط، سرزندگی و سلامت روان سالمندان موثر هستند گرچه میزان تأثیر در بین مجتمعهای مختلف تحت بررسی متفاوت میباشد.
مروری بر ارتباط مفهوم تاب آوری شهری با بیماریهای همه گیر
دوره 5، شماره 1، خرداد 1403، صفحه 31-51
غزاله رفیعی؛ آیدا ملکی؛ یاسر شهبازی؛ اصغر مولائی
چکیده اهداف: در طول قرن اخیر شیوع همهگیریهایی مانند سارس، ابولا و مخصوصاً کرونا، بحرانهای عدیدهای را در عرصه جهانی دامن زدهاند. در مقابله با چنین بحرانهای شهری پرداختن به مقوله تابآوری شهرها در برابر همهگیریها میتواند راهگشا باشد. بدین منظور هدف این پژوهش شناخت بعد اپیدمیولوژیکی شهری، مؤلفهها و شاخصهای آن و ارتباط آن با تابآوری شهری بر اساس مدل مثلث اکولوژیک در محیطهای شهری است.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش کتابخانهای به واکاوی ابعاد مختلف معنایی، رویکردی، ظرفیتی، عوامل تعیین کننده و ویژگی ها در حوزه تاب آوری به فصل مشترک این مقوله با بحران های پاندمیک می پردازد.
یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که که عوامل ایجاد بیماری تحت تأثیر بستر و فرایند شهرنشینی میتوانند فعال و یا خاموش گردند. با توجه به ظرفیتهای شهرهای تابآور، میتوان با توجه به روند بروز، شیوع، مهار و کنترل یک بیماری همهگیر، اقدامات کالبدی شهرسازانه را بر مبنای نگرش پیشگیری، مهار و کنترل بهگونهای برنامهریزی و طراحی نمود که شهرها در طی این بحرانها با کمترین میزان اختلال عملکردی روبرو شوند و بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن به وضعیت مطلوب خود بازگردند.
نتایج: بر اساس نتایج، فعالیت بدنی، رژیم غذایی، سلامت روان، سیستم های مراقبت های بهداشتی، فاصله گذاری، کنترل عفونت و ترویج پاداری شهری، معیارهایی هستند که تحت تاثیر کالبد شهر می توانند بر تاب آوری اپیدمیولوژیک تاثیرگزار باشند.
ارزیابی رضایت ساکنان محله راه آهن تبریز از منظر آسایش آکوستیکی محیطی
دوره 4، شماره 4، اسفند 1402، صفحه 69-91
نازنین قلی پور صغایش؛ حسن ابراهیمی اصل؛ سولماز بابازاده اسکوئی؛ حسن ستاری ساربانقلی
چکیده بیان مساله: ساکنان مجتمع های مسکونی در مناطق شهری روزانه با انواع مختلف صداها روبرو هستند. بیشتر این صداها بخصوص در مراکز ترافیکی بسیار آزار دهنده و زجرآور است.
هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی رضایت ساکنان مساکن محله راه آهن تبریز از منظر آسایش آکوستیکی محیطی میباشد.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق ساکنان محله راهآهن تبریز که برابر 32936 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر بدست آمد. برای روایی سوالات از روایی صوری استفاده و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تکنیک تاپسیس و اف- تاپسیس از نرم افزارSpss و Amos استفاده گردید.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در بین عوامل تاثیرگذار در آسایش آکوستیکی ساکنان محله راه آهن تبریز شاخص کالبدی بیشترین تاثیر را داشته و پس از آن شاخص های آکوستیک و اجتماعی اثرگذار بوده اند. همچنین نتایج نشان داد از نظر رتبه بندی کوی ها از نظر آسایش آکوستیکی به لحاظ آلودگی صوتی، کوی اتحاد بیشترین آلودگی صوتی رتبه اول و پس از آن کوی نیلوفر و شقایق بترتیب رتبه دوم و سوم بدست آوردند.
در نتیجه میتوان با طراحی مناسب و استفاده از فرم، نما و مصالح از نظر آکوستیک معماری در محله راه آهن تبریز تا حد زیادی از آلودگی صوتی کاسته و به ارتقا کیفیت آسایش آکوستیکی ساکنان کمک کرد.
محیط ساختهشده و اجتماعی و سلامت روان سالمندان در مقیاس محله موردپژوهی: شهر قزوین
دوره 4، شماره 3، آذر 1402، صفحه 103-118
سجاد وهابی قشلاقی؛ سیدعلی صفوی؛ آزاده لک؛ وحید راشدی
چکیده اهداف: رشد نرخ سالمندی در کشور و افزایش اختلالات مرتبط با سلامت روان از جمله مسائلی است که در دهه اخیر برنامهریزان حوزه سلامت عمومی با آن مواجه شدهاند. پژوهشها نشان میدهد که اختلالات سلامت روان در میان سالمندان قزوینی شیوع داشته و پژوهش جامعی دررابطهبا تأثیر محیط اجتماعی و ساخته شده بر سلامت روان انجام نشده است؛ بنابراین هدف این پژوهش شناسایی ویژگیهای تأثیرگذار محیط کالبدی و اجتماعی محله بر سلامت روان سالمندان (افسردگی، اضطراب و استرس) در شهر قزوین است.
روش: پژوهش حاضر پژوهش کمی - مقطعی است که برای جمعآوری دادههای روانشناختی از ابزارهای متداول سنجش سلامت روان نظیر (HADS) و (PSS) از طریق 361 پرسشنامه و از میان ساکنان محدوده بافت تاریخی شهر قزوین استفاده کرده و برای جمعآوری دادههای محیط کالبدی و اجتماعی محله نیز پرسشنامه کیفیتهای محیطی بهره برده است. تحلیل دادهها نیز با نرمافزار (SPSS-25) و روش رگرسیون سلسلهمراتبی انجامشده است.
یافتهها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از تحلیلها، سه دسته، عوامل فردی، مکانی و اجتماعی - فرهنگی بر سلامت روان سالمندان در شهر قزوین اثرگذارند. در میان عوامل فردی مؤلفههایی نظیر سن، جنسیت، وضعیت مالکیت مسکن و وضعیت تأهل بر سلامت روان سالمندان تأثیر دارد. در میان عوامل مکانی مؤلفههای مانند رضایت از مکان، کاربری زمین، کیفیت سکونت، امنیت، پیاده مداری و فضای سبز دارای اهمیت هستند و در بعد اجتماعی - فرهنگی ابعاد فعالیتهای اجتماعی و سرمایه اجتماعی بر سلامت روان تأثیر گذارند. این مطالعه میتواند در برنامهریزی و طراحی محلات در بافت تاریخی در راستای بهبود سلامت روان کمک کند.
سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شیوع Covid-19 در شهر تبریز
دوره 4، شماره 1، اردیبهشت 1402، صفحه 135-154
پرویز تقویی کلیبر؛ نسیم خانلو؛ آذر علی
چکیده بیان مساله: با شروع Covid-19 در دنیا یکی از بحرانها در زمینه صنعت گردشگری است که به نوبه خود بر روی کیفیت و رفاه زندگی ساکنان مناطق گردشگری تاثیر گذاشته، که در این میان توجه به اثرات اجتماعی گردشگری بسیار ضروری است.
هدف: هدف تحقیق حاضر سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شروع Covid-19 در شهر تبریز می باشد.
روش ها: تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بالای 18 سال شهر تبریز می باشد. تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری (EMS) با نرم افزار Amos و SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از این است که اعتماد بین فردی، دلبستگی به مکان، درک اثرات اجتماعی و Covid-19 ﺑﺎ ﺿﺮﻳﺐ ﺗﺄﺛﻴر 825/0 و 801/0 و 735/0 و 711/0 بیشترین اثرات را بر کیفیت زندگی داشته است.
نتیجه گیری: در نتیجه هنگامی که افراد به مکان وارد می شوند، رفتارهای طرفدار اجتماعی و طرفدار محیطزیست را برای حفاظت از مکان خود برای کمک به هدف کاربردی آن (مزایای گردشگری) اتخاذ می کنند و از این رو از توسعه گردشگری حمایت می کنند. این امر به نوبه خود میتواند در برآورده کردن دیگر اهداف کلیدی پایداری و رفاه و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر تبریز در زمان ، کووید 19و پیماریهای همه گیر و پس از آن نقش بیشتری داشته باشد.
واکاوی تاثیر فضای شهری بیوفیلیک بر میزان استرس افراد
دوره 3، شماره 4، دی 1401، صفحه 1-17
پریسا قبادی؛ آیدا ملکی؛ محمدعلی کی نژاد؛ یزدان موحدی؛ یاسر شهبازی
چکیده طرح مسئله: بررسی و تحلیل چگونگی طراحی فضاها در شهرها که میتواند بر شهروندان تأثیرات متفاوتی برجای گذارد. تأثیر فضاهای شهری بیوفیلیک بر میزان استرس افراد، مسئلهی این تحقیق است.
اهداف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر مثبت رویکرد بیوفیلیک بر کاهش میزان استرس دارد که این کارایی بتواند در طراحی فضاهای شهری آینده توجه متخصصان را جهت اجرا جلب نماید.
روش: روش تحقیق حاضر، نیمهتجربی است. جامعهی آماری پژوهش مشتمل بر 20 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و ارشد رشته مهندسی معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در بازه سنی 20 تا 30 سال در سال تحصیلی 1401-1400 است. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان و پرسشنامه دموگرافی سلامت دانشجویان شناسایی شدند و از افراد سالم اندازهگیری کمی استرس به کمک مچبند هوشمند در حین مشاهده تصاویر فضاهای شهری بیوفیلیک و غیربیوفیلیک به کمک عینک واقعیت مجازی به عمل آمد. سپس دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تحلیل نتایج نشان داد، میانگین تغییرات استرس افراد در حین مشاهده تصاویر غیر بیوفیلیک نسبت به بیوفیلیک در دقیقه دو، تقریباً 2/5 واحد بیشتر بوده است. p-Value بین افراد با میزان تحصیلات در حالت بیوفیلیک و استراحت در دقیقه 1 و غیربیوفیلیک در دقیقه 2 و تفاوت عدد استرس در حالت غیر بیوفیلیک با بیوفیلیک در دقیقه 2 معنیدار است (p-value=023/0) که این کارایی میتواند در طراحی فضاهای شهری آینده مدنظر قرار گیرد.
نتیجهگیری: توجه ویژه طراحان شهری در مورد ساختار فضاها و بهکارگیری تمهیدات استخراجی از مدل بیوفیلیک در مقیاسهای مختلف میتواند موجب طراحی و یا ساماندهی فضاهایی شود که میزان استرس افراد ساکن در شهرها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
تبیین رابطه بین محیط انسانساخت، تعاملات اجتماعی و افسردگی در محله مسکونی: ارائه مدل مفهومی
دوره 3، شماره 4، دی 1401، صفحه 47-73
زینب خیرخواه؛ مرجان نعمتی مهر
چکیده اهداف: هدف اصلی پژوهش، تبیین ارتباط مستقیم و غیرمستقیم بین محیط انسانساخت، افسردگی و تعاملات اجتماعی در قالب مدل مفهومی و ارائه و اولویتبندی مؤلفههای تأثیرگذار در این رابطه میباشد.
روشها: این پژوهش جزء پژوهشهای توصیفی-تحلیلی میباشد و از راهبردهای کیفی و کمی برای دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. پژوهش دارای 3 بخش اصلی است: در بخش اول، به روش اسنادی، با جستوجو در منابع و تحلیل آنها، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم محیط انسانساخت بر افسردگی و مؤلفههای تأثیرگذار محیط تبیین گردیده است. در بخش دوم بهمنظور تعیین ضریب اهمیت مؤلفهها، از پرسشنامه متخصصان و روش آنتروپی شانون استفاده شده است. در این راستا در پرسشنامهای از افراد متخصص خواسته شد تا ضریب اهمیت هر یک از مؤلفههای تأثیرگذار محیط بر افسردگی را مشخص نمایند. سپس بر اساس دادههای بهدست آمده بر اساس نظر متخصصان، وزن مؤلفهها و رتبه آنها بهدست آمده است. درنهایت در بخش سوم مدل مفهومی پژوهش ارائه شده است.
یافتهها: نتایج حاصل از روش آنتروپی شانون نشان میدهد که از میان مؤلفههای تأثیرگذار محیط، فضاهای سبز و پارکها در محلات مسکونی بیشترین وزن (ضریب اهمیت) را داشته و در رتبه نخست تأثیر بر افسردگی ساکنان محلات شهری قرار میگیرد و پس از آن فضاهای همگانی، آلودگی صوتی، امنیت محیطی، کیفیت محیط داخلی، آلودگی هوا و شبکه پیاده حائز اهمیت میباشند. بر اساس مدل مفهومی پژوهش، عوامل تأثیرگذار بر افسردگی شامل سه مقیاس خرد (فردی)، مقیاس میانی (جامعه محلی) و مقیاس کلان (بنیادین) میباشند که مؤلفههای محیط در مقیاس میانی در تعامل با دیگر عوامل مقیاس خرد و کلان، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر افسردگی ساکنان تأثیرگذارند.
نتیجهگیری: با توجه به رتبهبندی مؤلفههای تأثیرگذار محیط و ضریب اهمیت بالای فضاهای سبز و همگانی، درنظر گرفتن فضاهای طبیعی محلی و پارکها باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و با طراحی مناسب فضاهای همگانی در محله و محیطهای مناسب برای حرکت عابر پیاده به دور از آلودگیهای محیطی و جرائم، فرصتهایی برای گرد هم آمدن ساکنان محلی ایجاد نمود و انواع فعالیتهای اجتماعی را در محله امکانپذیر ساخت تا از این طریق به کاهش شیوع افسردگی و بهبود سلامت روانی ساکنان محلات شهری کمک نمود.
اولویت بندی در بازطراحی محوطه های دارای میراث صنعتی بر اساس رویکرد جامع به مفهوم سلامت و پساکرونا
دوره 3، شماره 3، مهر 1401، صفحه 54-72
محمدرضا پورزرگر؛ رضا منصوری
چکیده بیان مسئله: کووید نوزده (Covid-19) تأثیرات مهمی بر معماری و شهرسازی داشته است. مسئله اصلی پژوهش، شناسایی و بررسی جایگاه محوطههای دارای میراث صنعتی در این دوران است. به نظر میرسد که اولویتبندی و بازطراحی محوطههای دارای میراث صنعتی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
اهداف: هدف اصلی مقاله نشان دادن اهمیت بازطراحی، معاصرسازی و مرمت محوطههای دارای میراث صنعتی در آمادهسازی آنها برای دوران پساکرونا است.
روش تحقیق: پژوهش از مقایسه دو دسته از بناها بر اساس شاخصهای شهر سالم و مقاوم در برابر بیماریها، آغاز میشود. سپس با تشکیل گروه بحث و پنل خبرگان متشکل از پنج نفر از افراد صاحب صلاحیت؛ موضوع و ابعاد آن را تحلیل مینماید.
یافتهها: مهمترین بخش از یافتههای پژوهش به تفاوت میان دو گروه انتخاب شده شامل پنج نمونه از بناهای تغییر کاربری مانند موزه-گالری آرگو، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، کارخانه جوراببافی بریانک، باغموزه قصر تهران و خانه هنرمندان ایران؛ و پنج نمونه از بناهای که در انتظار تغییر کاربری هستند شامل کارخانه دخانیات تهران، سیلوی تهران، کارخانه ذوبآهن کرج، کارخانه صنعتی سیمان ری و کارخانه چیت سازی تهران مربوط است.
نتایج: مقایسه دو گروه شاهد و نمونه نشان از اهمیت اهتمام مدیریت شهری به معاصرسازی و تغییر کاربری محوطههای دارای میراث صنعتی است. بازگرداندن این مجموعهها به شهر، نهتنها باعث حیات و زندگی شهر میشود، بلکه به سلامت شهروندان و آمادگی برای دوران پساکرونا نیز کمک میکند.
شهرسازی پساکرونا: بهکارگیری رویکرد شهر 15 دقیقهای در شهرهای ایران (نمونه موردی: مهرشهر کرج)
دوره 3، شماره 2، شهریور 1401، صفحه 97-114
فاطمه شیخی؛ ملیحه باباخانی
چکیده مسئله: پاندمی کرونا آسیبپذیری شهرها را در شرایط فعلیشان نشان داد و یکی از محرکهای قوی برای نیاز به بازاندیشی ریشهای در برنامهریزی شهری را آشکار کرد. یکی از رویکردهای نظری که در شرایط همهگیری مورد توجه برخی از کشورهای توسعه یافته قرار گرفت، رویکرد شهر 15-دقیقهای است که تراکم بهینه، مجاورت عملکردهای مکمل و سازگار از اصول اساسی آن میباشد.
اهداف: هدف مقاله بررسی مفهوم شهر 15 دقیقهای، شناسایی مولفههای دستیابی به آن و نحوه انطباق آن در نمونه موردی مطالعه مهرشهر کرج است.
روش ها: از موضع هدف پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در تحلیل بررسی دسترسی به کاربریهای شاخص که از محورهای کلیدی در شهر 15-دقیقهای است از تحلیل شبکه معابر پیاده در نرمافزار GIS بهره برده شد و با استفاده از تکنیک SWOT و QSPM به تعیین و اولویتبندی راهبردهایی برای توسعه آتی محدوده مطالعاتی در راستای شهر 15 دقیقهای پرداخته شد.
یافته ها: عدم وجود تنوع عملکردی (خلاء در کاربریهای آموزشی، مذهبی و درمانی) و نبود پیوستگی مسیر و کفسازی بسیار نابسامان برای پیاده از جمله مهمترین مسائل پیشروی این محدوده برای انطباق با رویکرد شهر 15 دقیقهای است.
نتیجه گیری: تامین ایمنی و امنیت افراد پیاده و دوچرخه سوار، تامین زیرساخت و خدمات مورد نیاز پیادهروی و دوچرخهسواری، بهکارگیری اصول کاربری اراضی مختلط و چندگانه و توزیع متعادل خدمات از مهمترین راهبردهای پیشنهادی پژوهش حاضر برای این محدوده جهت انطباق با رویکرد 15دقیقهای و تابآور در برابر پاندمیهای احتمالی آتی است.
تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان (مورد مطالعه مجتمع مسکن مهر مُکریان مهاباد)
دوره 3، شماره 1، تیر 1401، صفحه 39-57
شاهرخ حسامی؛ عباس صداقتی؛ سولماز بابازاده اسکوئی؛ اسداله شفیع زاده
چکیده بیان مساله: حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آن ها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد. محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است. انسان ها مکان های اطراف خود را خلق می کنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد.
هدف: تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی مسکن مهر می باشد.
روشها: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری تحقیق ساکنین مجتمع مسکن مهر مکریان مهاباد است. برای تحلیل داده از معادلات ساختای به روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با نرم افزار Amosاستفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نیازهای انسانی بیشترین تاثیرات را در ایجاد حس تعلق به مکان با 946/0 با تاثیر از ادراک و رفتار در تعامل انسان با محیط دارد و کمترین اثر گذاری هم مربوط به بعد تفسیری با اثرگذاری جمعی 531/0 می باشد.
نتیجه گیری: همه ابعاد مورد بررسی شده در تحقیق حاضر دارای تاثیرگذاری در ایجاد حس تعلق به مکان در تعامل انسان با محیط خویش است.
تحلیل رضایت شهروندان تبریز از خدمات عمومی شهر به لحاظ ابعاد ذهنی
دوره 3، شماره 1، تیر 1401، صفحه 59-76
علی زینالی عظیم
چکیده بیان مساله: مدیریت خدمات عمومی در مناطق شهری به عاملی تعیین کننده در جذب و ساماندهی جمعیت تبدیل شده است. مدیریت صحیح این برای دستیابی به رضایت شهروندان ضروری است. برآوردن انتظارات افرادی که از یک شهر بازدید می کنند بسیار مهم است، زیرا می تواند در تصمیم گیری برای اقامت در آن مکان تعیین کننده باشد. دلبستگی شهروندان به یک شهر بستگی به ارائه کافی خدمات عمومی دارد.
هدف: این مطالعه به بررسی عوامل ذهنی اثرگذار بر میزان رضایتمندی شهروندان از خدمات شهرداری میپردازد. سه عامل: دلبستگی به مکان، کیفیت زندگی و ارتباط بین شهرداری و شهروندان در نظر گرفته شده است.
روشها: این مطالعه بر پایه تحلیل کیفی و کمّی انجام شده است. چارچوب مفهومی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) تدوین شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد، ارتباط دارای بیشترین میزان تاثیر بر رضایتمندی از خدمات عمومی (کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم= 938/0) است، پس از آن کیفیت زندگی (اثرات کل = 315/0) و در نهایت، دلبستگی به شهر (اثر غیرمستقیم= 256/0) قرار دارند.
نتیجه گیری: بنابراین، شهرداریها برای برقراری ارتباطات کارآمدتر و سریعتر با شهروندان در تبریز باید از سیستمهای فناورانه استفاده کرده و فعالیتهای لازم را بر روی آنها ایجاد کنند تا بتوانند به نحو احسن با شهروندان ارتباط برقرار کنند. در ضمن، نهادهای عمومی نباید از این ترفندها برای رویدادهای نامنظم یا دوره های زمانی محدود مانند انتخابات سو استفاده کنند.
ارزیابی کیفیت زندگی ساکنان مناطق دهگانه شهر تبریز از بعد رفاه ذهنی
دوره 3، شماره 1، تیر 1401، صفحه 117-134
میرکریم موسوی؛ علیرضا سلطانی؛ بشیر بیگ بابائی
چکیده بیان مساله: برای رسیدن به توسعه پایدار مناطق شهری یکی از جنبههای کلیدی امکان نظارت بر کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن یعنی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که این مهم نیازمند اجرای ابزارهایی است که قادر به شناسایی ابعاد اصلی رضایت انسان باشند.
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی رفاه و کیفیت زندگی مردم در شهر تبریز بر اساس مؤلفههای اساسی با ارجاع به نظریه قابلیتهای «سن» می باشد.
روشها: بصورت تحلیلی توصیفی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری تحقیق جمعیت شهر تبریز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 382 نفر بدست آمد. برای تحلیل دادهها از معادلات ساختاری با روش اکتشافی و تحلیل عاملی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزارAmos و Spss بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل تعیینکننده اصلی رفاه ذهنی در زمینه ادراکات فردی، شرایط اقتصادی، امنیت، کیفیت محیطی و فرصتهای آموزشی هستند. شرایط رفاه در مناطق بسیار 7، 9 و 6 بسیار پایین است، در حالی که در مقابل، 2 و 1 و 5 بالاترین سطوح رفاه را در بین مناطق تبریز نشان داد. با تمرکز بر منطقه 7، میتوان مشاهده کرد. این منطقه به مراتب کمترین مقادیر را برای سه بعد اصلی از چهار بعد اصلی رفاه نشان میدهد که قابلتوجه به نظر میرسد.
نتیجه گیری: در نتیجه برای رسیدن ساکنین شهر به سطح رفاه و کیفیت زندگی مطلوب باید توجه مضاعف شود.
بررسی تاثیر ویژگی های محیطی شهرها بر بهزیستی شهروندان
دوره 2، شماره 1، مرداد 1400، صفحه 41-59
سکینه معروفی؛ محمد حسین مهدی پور
چکیده هدف از این مقاله طرح شواهد عینی در خصوص وجود ارتباط بین محیط مصنوع و بهزیستی ذهنی است . بر اساس نتایج این مقاله، بهزیستی ذهنی و محیط مصنوع در هفت زمینه با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند: سفر ، اوقات فراغت ، کار ، روابط اجتماعی ، رفاه مسکونی ، واکنش های احساسی و عاطفی و بالاخره حوزه سلامت. در این مقاله همچنین با توجه مطالعات علمی انجام شده، راهبردهای ارتقاء بهزیستی ذهنی از طریق اقدامات شهرسازی نیز ارائه شده است. از جمله ، راهبردهای پیشنهادی عبارتند از: بهبود شرایط برای انجام سفرهای توام با فعالیت بدنی (پیاده روی و دوچرخه سواری)؛ افزایش امکانات حمل و نقل عمومی همزمان با محدود کردن استفاده از خودروهای شخصی؛ تسهیل دسترسی به امکانات و خدمات در سطح شهر؛ توسعه وگسترش فناوری های نوین به منظور ارتقاء کیفیت زندگی برای همه گروه ها و اقشار اجتماعی ؛ کاربست و ترکیب عناصری از طبیعت در مناظر شهری ؛ وجود فضاهای عمومی و شهری قابل دسترس برای عموم مردم، ساماندهی ، نظم و نگاهداشت مناسب فضاهای شهری ، وجود پوشش گیاهی، اجرای راه کارهایی برای کاهش آلودگی صوتی همچون گسترش پوشش گیاهی در جداره بزرگراهها و مسیرهای حمل و نقل ؛ زیبا سازی بناها و فضاهای عمومی با توجه به نیازها و ترجیحات ساکنین ؛ تأمین مسکن و وسایط حمل و نقل عمومی برای گروه های آسیب پذیر به منظور کاهش نابرابری های اجتماعی-مکانی در گستره شهر.
بررسی و اعتبارسنجی نقشههای خطرپذیری مرتبط با کووید 19 با تأکید بر معیارهای رفتاری- مکانی
دوره 1، شماره 2، شهریور 1399
هادی پندار
چکیده علاوه بر اقدامات تشخیصی در مراحل اولیه بیماری همهگیر کووید 19، پیشگیری از حضور افراد در محیطهای پرخطر، همراه با توزیع مناسب جمعیت و خدمات نیز در کنترل گسترش بیماری مؤثر است. کنترل مؤثرتر، بهویژه در شرایطی عدم قرنطینه کامل، ضروری به نظر میرسد. مدل شیوع همهگیری که از/ بر الگوهای حرکت و رفتوآمد شهروندان تاثیرپذیر/تأثیرگذار است، بر مبنای انواع دادههای همهگیری، جمعیتی و حرکتی شکل میگیرد. هدف پژوهش حاضر معرفی و آسیبشناسی نقشههای خطرپذیری در زمان شیوع بیماری کرونا و تبیین چارچوبی جهت تهیه و بهکارگیری آنها بر اساس موضوعات مرتبط با رفتارهای ساکنین است. این پژوهش به روش استدلال منطقی و با بررسی تحلیلیِ نمونههای موجود، مؤلفههای مؤثر بر تهیه این نقشهها و بهروزرسانی آنها انجام شده است. به این منظور پس از گونه شناسی نقشهها، از منظر خروجیها، معیارهای ارزیابی نتایج، اعتبارسنجی شدند. بر اساس نتایج پژوهش، پویاییِ دادههای حرکت انسانی برای برآورد تعاملهای فضایی در این نقشهها کلیدی هستند؛ چراکه بواسطه فاصله اجتماعی، ماندن در خانه و تعطیلی مشاغل، تغییرات اساسی درحرکتهای فردی و گروهی اتفاق میافتد. بنابراین با استفاده از منابع اطلاعاتی مختلف و تصور جدیدی از دادههای شهری قابلاتکا، بستر مشارکت گروههای مختلف استفادهکننده از نقشههای مکان نگاشت با رویکرد مردم سپاری فعال و غیر فعال و افزایش کارایی فراهم می شود. تهیه چنین نقشههایی حاصل همکاری میانرشتهای رشتههای همهگیریشناسی، سلامت، روانشناسی محیط و متخصصان برنامهریزی و طراحی عرصههای عمومی، بهویژه طراحی شهری است تا مطالعات تلفیقی و مبتنی بر پویاشناسی رفتارهای مبتنی بر مکان، اعتبار نقشهها را تا حد بالایی تضمین نماید.
تدوین چارچوب مفهومی تبیینکننده کیفیتهای طراحی شهری مرتبط با سلامت روان ساکنان محلات شهری
دوره 1، شماره 1، خرداد 1399، صفحه 11-17
پانتهآ حکیمیان؛ مهرنوش مظهری
چکیده طبق گزارش برنامه جامع ارتقای سلامت روان کشور در سال 1394، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماریها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروههای اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج بردهاند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار میرود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری دادهها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفههای سلامت روان در ابعاد رویهای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحبنظران حوزه طراحی شهری و روانشناسی، تکمیل پرسشنامه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که کیفیتهایی نظیر "ایمنی و امنیت"، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویهای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.