تبیین الگوهای کالبدی فرم معماری بهینه با رویکرد تامین شرایط آسایشی در فضاهای باز مجموعههای مسکونی (نمونه مطالعاتی: شهر تهران)
دوره 5، شماره 3، مهر 1403، صفحه 75-100
https://doi.org/10.48311/UDD.5.3.5
تیمور حیدری؛ منصور یگانه؛ الهام پورمهابادیان
چکیده مسئله تحقیق:مسئله آسایش حرارتی کاربران در فضاهای باز موردتوجه معماران و طراحان فضاهای مسکونی بوده است. در معماری سنتی ایران با توجه به آبوهوای هر منطقه فرم، جایگیری فضاها و طراحی فضاهای باز با توجه به اقلیم هر منطقه شکلگرفته است که این تدابیر طراحی امکان تامین شرایط آسایشی مطلوب را می داده است. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را میتوان به توزیع بلوکهای ساختمانی نسبت داد که از ایجاد فضاهای باز بدون سایه بزرگ در داخل سایت جلوگیری میکند. سایهای که توسط بلوکهای ساختمانی ایجاد میشود از افزایش بیشازحد دما در ساعات بعدازظهر تابستان جلوگیری مینماید.
هدف: هدف این پژوهش یافتن مؤلفه های طراحی فضاهای باز مجتمعهای مسکونی مؤثر در تأمین آسایش حرارتی ساکنین شده است.
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش شبیه سازی نرم افزاری و میدانی است که خروجی های نرم افزاری برای اعتبارسنجی با استفاده از دادهه ای میدانی حاصل از اندازه گیری محیطی کنترل شده اند. بدین منظور با استفاده از مطالعه متون علمی مؤلفههای فرم شهری تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در سلسله مراتبی از بافت تا بنا استخراجشده سپس برای شبیهسازی و تحلیل عوامل طراحی از نرمافزار ENVI-met بهره گرفته و هر یک از بلوکهای مسکونی با ارتفاع مشخص در نرمافزار شبیهسازیشده است.
نتیجه: نتایج نشان میدهد که بلوک های شهری منفرد مکعبی شکل آسایش حرارت بهتری را در فضای باز ارائه میکنند. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را میتوان به توزیع بلوکهای ساختمانی نسبت داد.
دستور زبان معماری خانه های ارزشمند تهران در دوران قاجار با رویکرد معاصرسازی بافت های تاریخی شهر
دوره 5، شماره 2، شهریور 1403، صفحه 41-57
محسن دانشمندی؛ سعید تیزقلم زنوزی؛ شروین میرشاهزاده
چکیده بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمیگردد: 1) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ 2) اگر نه، آیا آنها میتوانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آنها فراهم کند
اهداف: به گونهای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوههای جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید 19 در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانیهای اولیه شد.
روشها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاههای عملی کمتر استفاده میشود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آنها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاشهای پدیدار شناختی و هستی شناختیای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچهتر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روشهای همگرا استفاده میکند.
هویت بخشی به سکانس های خیابانیِ مرتبط با محلات هویتمند با تاکید بر سرمایه اجتماعی مورد پژوهی: خیابان مصطفی خمینی، قلب تاریخی تهران
دوره 1، شماره 3، آذر 1399، صفحه 1-17
هادی پندار؛ حانیه خسروی
چکیده بکارگیری سرمایه اجتماعی در فرایند بهسازی خیابان های واقع در محلات سنتی، مستلزم شناخت فرآیند های شکل دهنده به سکانس ها در طول زمان است. هدف پژوهش حاضر معرفی چارچوبی جهت به کارگیری سرمایه های اجتماعی در بهسازی محیطی و نگهداری مسئولانه سکانس های مرتبط با محلات در خیابان است. پرسش پژوهش آن است که چگونه می توان نقش امروزین خیابان به عنوان عنصر جداکننده محلات را به عنصر پیوند دهنده ی آن ها تبدیل نمود؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در 3 فاز 1- تبیین چارچوب مفهومی مرتبط جهت ورود به بستر پژوهش 2- تحلیل و بحث در خصوص یافته های عینی و ذهنی و 3_ رتبه بندی راهبردهای مشارکت موثر و تحلیل کیفی داده ها را به انجام رساند. ابزار سنجش، پرسشنامه نیمه ساختار یافته و استفاده از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به پرسش ها بوده است. بستر پژوهش خیابان امام خمینی و محلات مجاور آن می باشد. بر اساس جمعیت جامعه آماری پژوهش، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر محاسبه شد. شاخص های پژوهش، دعوت کنندگی، تظاهر شخصیت محله در لبه خیابان، شفافیت و عمق بخشی به لبه خیابان و احساس تعلق و رفتارهای مسئولانه محیطی می باشند. بر اساس نتایج پژوهش گویه های مرتبط با طراحی ورودی های همخوان با هویت تاریخی محلات و تداوم فعالیت های تفریحی و گردشگری در لبه و بافت درونی محلات، در جهت هویت بخشی به سکانس های خیابان از اهمیت بالاتری برخوردارند.
فهم تجربه زیسته دوچرخهسواری در شهر تهران (یک مطالعه خود مردم نگارانه)
دوره 1، شماره 2، شهریور 1399
محمد نظرپور؛ مریم ساعدی
چکیده در پژوهشهای حوزه شهر انسانمدار، دوچرخهسواری شهری عمدتاً در سایه مطالعات مربوط به پیادهها قرار گرفته است. عمده مطالعات مربوط به دوچرخهسواری این پدیده را ذیل رشتههایی چون مهندسی ترافیک، مدیریت شهری و حوزه سلامت قرار داده است و در این میان معدود مطالعاتی وجود دارد که نگاهی جامعهشناسانه و انسان شناسانه به این زیست متفاوت شهری داشتهاند. از طرفی با وجود مطالعات متعددی که به تجربه زیسته پیادهها در شهر پرداختهاند، مطالعات بسیار محدودی در راستای فهم بخشی از تجربه دوچرخهها در شهر انجام شده است. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته در این حوزه غالباً از روشهای کمی برای رفع نیازهای زیرساختی و افزایش قابلیت دوچرخهسواری استفاده کردهاند، پژوهشهایی که مبتنی بر روشهای کمی و پوزیتیویستی صرفاً به پاسخهای کالبدی-فضایی دوچرخهسواران از جمله طراحی مسیرها،ایستگاهها و... پرداختهاند. پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته دوچرخهسواری در شهر خودرو محوری چون تهران با نگاهی جامعهشناسانه و انسان شناسانه به آن با کاربست روش نوظهور خود مردم نگاری (همکارانه) انجام شده است. نتایج حاصل در قالب ابعاد چهارگانه تجربه زیسته (فضا، بدن، روابط اجتماعی و زمان) ارائه شده است که نشان میدهد دوچرخهسواران در شهر تجربه کاملاً متفاوت از پیاده و سایر افراد در ارتباط با شهر و دیگران میسازند که پژوهشهای کاربردی در حوزههایی چون طراحیشهری نیازمند فهمی بنیادین از این تجربههای زیستهاند تا بتوانند فضای شهری را به شکل مطلوبی به نفع دوچرخهسواران تغییر دهند.