پدیدارشناسی تولید فضای شهری در تجربه زیسته شهروندان تهران از فضاهای عمومی فرهنگی
دوره 4، شماره 2، شهریور 1402، صفحه 27-43
پیمان حسینی گوهری؛ علی اکبری؛ رضا افهمی
چکیده اهداف: در تهران که شهری زاده دوران مدرن و همواره مهاجرپذیر است، برقراری رابطه معنادار میان فضای شهری/کالبدهای معماری با شهروندان، یکی از مهمترین چالشهای طراحی و برنامهریزی بوده است. بافت جمعیتی و کالبدها با سرعت زیاد دچار تحولات چشمگیر میشوند و شهروندان نقاط اتکای کمتری مییابند تا خود و خاطراتشان را با آنها بازیابند.
روشها: پارادایم تحقیق تفسیری و رویکرد تحقیق، کمی است. منطق استدلال مبتنی بر استدلال استنتاجی است. آنالیز دادهها از طریق طرح تحقیق توصیفی-تحلیلی و آزمون میانگین دادهها، تعیین ضریب همبستگی مؤلفهها و نهایتاً تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است.
یافته ها: در بعد کنش فضایی، «فیزیک و ساختار فضا» و «ساختار نشانهها» بیشترین امتیاز را کسب کردهاند. پاسخدهندگان قادر به درک ساختار فضا و رابطه اجزا و فهم زبانی هستند که معانی را منتقل میکند. در بعد بازنمایی فضا، «ایدئولوژی و پیشداشتههای ذهنی» بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. پاسخدهندگان ذهنیتهای خود را در تطبیق با تجربههای جدید در قضاوت ارزشهای کیفی فضا، دخالت دادهاند و نسبتی از آن را انتظار دارند. در بعد فضای بازنمایی، «ادراک اجتماعی» بالاترین میانگین را داشته است و این میرساند که افراد به پاسخگویی فضا به نیازهای روانی آنها از امر اجتماعی و تجربه فضا در کنار سایر شهروندان اهمیت دادهاند.
نتیجهگیری: ابعاد پدیدارشناختی فضا در روند تولید فضای عمومی شهری در قلمروی کاربریهای فرهنگی، به نحوی قابلاحصا و ارزیابی است که در تجربه زیسته افراد از فضا ملموس است. این امر میتواند به طرز معناداری برنامهریزی فضاهای شهری و طراحی کالبدهای معماری را تحت تأثیر قرار دهد.
واکاوی اثربخشی قوانین ساماندهی سیما و منظر شهری بر انسجام نماهای شهری (از سال 1347 تا سال 1400)
دوره 3، شماره 3، مهر 1401، صفحه 1-18
محمد طه سیف الهی ده میری؛ رضا افهمی
چکیده بیان مسئله: انسجام نماهای شهری نقشی بیبدیل در سامان سیما و منظر شهری دارد. نماها خود ابعاد و اجزای متشکله متفاوتی دارند. کیفیت ساختاری و نحوه چینش این ابعاد و اجزا، چه در یک نمای واحد، چه در نحوه استقرار نماهای مجاور و چه در زمینه گستردهتری چون نماهای یک شهر نیاز به انسجام دارد. لازمه ایجاد این انسجام، وجود اصول و قوانینی است؛ اثربخشی مقررات در این زمینه مسئله تحقیق میباشد.
اهداف: سنجش کارایی ضوابط و مقررات نماسازی مدون توسط شهرداریها و دیگر دستگاههای ذیربط در بازه زمانی سالهای 1347 تا 1400 در ایجاد و حفظ انسجام در نماهای شهری و اجزای آن است.
روشها: نوع تحقیق کیفی و روش آن اکتشافی-تبیینی با نگرشی انتقادی است. ابتدا کاراترین «عوامل انسجام بخش نماهای شهری» تعیین گردید. تحلیل «قوانین نماسازی» در بازه زمانی ذکرشده، صورت پذیرفت. سپس هر یک از «مفاد مصوبات» با تکتک «مؤلفههای انسجام» با روش فوق تحلیل گردید.
یافتهها: اثربخشترین و جامعترین قانون، مصوبه بهار 1393 طراحی نما در تهران میباشد. در زیر معیارهای انسجام بخش، جذابیت بصری و سپس ارتباطات محتوایی، ویژگی مصالح و معنا بیشتر متأثر از قوانین بودند. کمترین توجه نیز در مورد تناسب نما با زمینه، خوانائی، خطوط پیکره و تناسب عرض قطعات بود.
نتیجهگیری: نتیجه بیانگر روند رو به رشد و در راستای حرکت به شمولیت هر چه فراتر و صراحت و شفافیت بیشتر قوانین نماسازی در انسجامبخشی نماهای شهری است؛ هرچند هنوز جای کار دارد.
بررسی تطبیقی مؤلفههای موثر بر شفابخشی منظر در باغ های تاریخی و معاصر (مطالعه موردی: باغ دلگشا و باغ خانواده شیراز)
دوره 3، شماره 1، تیر 1401، صفحه 77-95
مژده مختاری؛ منصور یگانه؛ رضا افهمی
چکیده اهداف: منظر شفابخش در دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحرانهای محیطی است یکی از رویکردهایی است که در فضا سبب کاهش بیماریهای جسمی- روانی و اجتماعی شهروندآنکه به دنبال دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحرانهای محیطی است، به وجود آمده است، میشود. فضاهای معماری تاریخی و معاصر با توجه به الگوی ساختی که دارا میباشند در شفابخشی منظر نیز دارای اثرات متفاوتی هستند.
روشها: تحقیق حاضر بر اساس ماهیت و قلمرو موضوعی در حوزه تحقیقات کاربردی و توسعهای است و از نظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی است که بهصورت آمیخته(کمی-کیفی) انجام شده است. تحلیل کیفی مقاله بر اساس مشاهدات و شاخصهای اثرگذار بر شفابخشی صورت گرفته شده است و پس از آن بهمنظور تطبیق شاخصهای تحلیل شده به اولویتبندی آنها بر اساس نظر پرسششوندگآنکه کاربران باغهای مطالعاتی بودهاند با ضریب تغییرات پرداخته شده است. جامعه آماری شامل کلیه استفادهکنندگان از فضای باغ دلگشا و خانواده در نظر گرفته شده است که حجم نمونه 100 نفر (حداقل حدنصاب تحلیل توصیفی) در نظر گرفته شده است که بهصورت تصادفی انتخاب شدهاند.
یافتهها: با استناد به نتایج قابل قبول مشاهده شد بررسی تطبیقی مؤلفههای مؤثر بر شفابخشی منظر در باغهای تاریخی و معاصر میتواند منجر به الگوی ساخت فضایی شود که مؤلفههای شفابخشی منظر در آن حائز اهمیت باشد.
نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در باغ سنتی دلگشا وضوح فضایی ، انتخاب کردن، خلوت گزیدن و تجربهی کنترل امور باغ ، خوانایی ، تعامل اجتماعی و تحرک از سایر شاخصها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است. در حالی که در باغ معاصر خانواده تحرک فضایی ، تعامل اجتماعی ، تنوع فضایی ، گونههای گیاهی سبز و وضوح فضایی از سایر شاخصها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است.