ارائه یک چارچوب نظری برای تبیین ارجاعات کانسپتهای معماری بر پایه تفسیرهای نمایهای
دوره 6، شماره 1، خرداد 1404، صفحه 49-73
https://doi.org/10.48311/UDD.6.1.49
بابک اشتری؛ منصور یگانه
چکیده اهداف: علیرغم ظرفیتهای موجود در ایده ارجاع بر پایه مفهوم نمایه پیرس برای برقراری ارتباط بین کانسپت معماری با سه مولفه فرم، محتوا و بافتار برای تبیین ارجاعات کانسپتهای معماری، تا کنون مطالعه جامعی در این زمینه صورت نگرفته است. بر این پایه، هدف این پژوهش ارائه یک چارچوب نظری مدون بر مبنای ایده ارجاع میباشد که شاخصهای آن قابلیت تبیین ارجاعات کانسپتهای معماری را دارا باشد.
روشها: با استفاده از روش استدلال منطقی، در قالب پژوهشی کیفی و اسنادی، مدلهای موجود در خصوص روشهای شکلگیری کانسپتهای معماری مورد بررسی و تطبیق قرار گرفتهاند. در این راستا گردآوری دادهها از طریق بررسی قاعدهمند ادبیات موجود و تحلیل دادهها بر پایه رویه کیفی تحلیلی- تفسیری بوده است که شامل دو مرحله استخراج گزارههای توصیفی و تطبیق متون میباشد.
یافتهها: خروجی پژوهش، چارچوب نظری مدونی شامل42 شاخص تبیینی است که در ذیل سه مولفه اصلی فرم، محتوا و بافتار و شش زیرمولفه تحلیلی ترکیببندی فرمی، فرآیند تکاملی ترادیسش فرمی، جنبههای معنایی، برنامه فضایی، ظرفیتهای طبیعی بستر و ظرفیتهای بستر مصنوع دستهبندی شدهاند.
نتیجهگیری: چنانچه کانسپت معماری را به مثابه مدلول و عوامل تعیین کننده کانسپت را به مثابه دالهایی در نظر بگیریم، آنگاه عوامل موثر در شکلگیری کانسپت را میتوان به مثابه ارجاعاتی دانست که بر پایه تفسیرهای نمایهای قابل تبیین میباشند. بر مبنای این سیستم تبیینی مجموعه عواملی که در پردازش کانسپتهای معماری نقش دارند در یک تقسیمبندی کلی در قالب ارجاعات فرمی، ارجاعات محتوایی و ارجاعات بافتاری قابل تبیین میباشند.
کلمات کلیدی: کانسپت معماری، ایده ارجاع، ارجاعات کانسپت معماری، روشهای طراحی، فرم، محتوا، بافتار
تبیین الگوهای کالبدی فرم معماری بهینه با رویکرد تامین شرایط آسایشی در فضاهای باز مجموعههای مسکونی (نمونه مطالعاتی: شهر تهران)
دوره 5، شماره 3، مهر 1403، صفحه 75-100
https://doi.org/10.48311/UDD.5.3.5
تیمور حیدری؛ منصور یگانه؛ الهام پورمهابادیان
چکیده مسئله تحقیق:مسئله آسایش حرارتی کاربران در فضاهای باز موردتوجه معماران و طراحان فضاهای مسکونی بوده است. در معماری سنتی ایران با توجه به آبوهوای هر منطقه فرم، جایگیری فضاها و طراحی فضاهای باز با توجه به اقلیم هر منطقه شکلگرفته است که این تدابیر طراحی امکان تامین شرایط آسایشی مطلوب را می داده است. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را میتوان به توزیع بلوکهای ساختمانی نسبت داد که از ایجاد فضاهای باز بدون سایه بزرگ در داخل سایت جلوگیری میکند. سایهای که توسط بلوکهای ساختمانی ایجاد میشود از افزایش بیشازحد دما در ساعات بعدازظهر تابستان جلوگیری مینماید.
هدف: هدف این پژوهش یافتن مؤلفه های طراحی فضاهای باز مجتمعهای مسکونی مؤثر در تأمین آسایش حرارتی ساکنین شده است.
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش شبیه سازی نرم افزاری و میدانی است که خروجی های نرم افزاری برای اعتبارسنجی با استفاده از دادهه ای میدانی حاصل از اندازه گیری محیطی کنترل شده اند. بدین منظور با استفاده از مطالعه متون علمی مؤلفههای فرم شهری تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در سلسله مراتبی از بافت تا بنا استخراجشده سپس برای شبیهسازی و تحلیل عوامل طراحی از نرمافزار ENVI-met بهره گرفته و هر یک از بلوکهای مسکونی با ارتفاع مشخص در نرمافزار شبیهسازیشده است.
نتیجه: نتایج نشان میدهد که بلوک های شهری منفرد مکعبی شکل آسایش حرارت بهتری را در فضای باز ارائه میکنند. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را میتوان به توزیع بلوکهای ساختمانی نسبت داد.
تحلیل اثر کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی بر ارتقای خودکارآمدی کودکان 4 تا 6 سال (مورد مطالعه: پیشدبستانیهای اصفهان)
دوره 4، شماره 2، شهریور 1402، صفحه 1-26
منصوره گرامی مقدم؛ منصور یگانه؛ سیده مرضیه طبائیان
چکیده مسئله: کیفیت بصری از عوامل تأثیرگذار کالبد فضاهای آموزشی بر خودکارآمدی کودکان است. کمبود کیفیت بصری در کالبد فضاهای آموزشی پیشدبستانی کاهش انگیزش و اثربخشی توانایی در کودکان را به همراه خواهد داشت.
هدف: شناخت ابعاد کیفیت بصری، قابلیت دید و میزان دید است که نقش بسزایی در شکلگیری رفتار کودکان دارند.
روش: درصورتیکه کیفیت بصری فضا بر اساس خودکارآمدی در شکلگیری فضاهای آموزشی کودکان 4 تا 6 سال لحاظ شود تبعات مثبتی ازجمله فعالیتهای انگیزشی، اشتیاق و شایستگی در پی خواهد داشت و شکلگیری فضاهای آموزشی فاقد کیفیات بصری تبعات منفی را در رفتار کودکان ازجمله عدم حس لیاقت، علاقه و کاهش رضایتمندی و امنیت فضایی بر جای خواهد گذاشت. پژوهشگران دیگر خودکارآمدی کودکان را از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار دادهاند و از دیدگاه تحلیل کیفیت بصری فضاهای آموزشی تاکنون بررسی انجام نشده است.
نتایج: در پژوهش حاضر تلاش شده کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی کودکان را بر خودکارآمدی در کودکان 4 تا 6 سال مورد بررسی قرار دهد و دادهها جهت کارایی کیفیت بصری فضاهای آموزشی با تکنیک تحلیل محتوا و با استفاده از نرمافزار Depthmap و Maxqda2020 در 5 نمونه از پیشدبستانیهای اصفهان (فولادشهر) سنجیده شده است.
بررسی تطبیقی مؤلفههای موثر بر شفابخشی منظر در باغ های تاریخی و معاصر (مطالعه موردی: باغ دلگشا و باغ خانواده شیراز)
دوره 3، شماره 1، تیر 1401، صفحه 77-95
مژده مختاری؛ منصور یگانه؛ رضا افهمی
چکیده اهداف: منظر شفابخش در دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحرانهای محیطی است یکی از رویکردهایی است که در فضا سبب کاهش بیماریهای جسمی- روانی و اجتماعی شهروندآنکه به دنبال دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحرانهای محیطی است، به وجود آمده است، میشود. فضاهای معماری تاریخی و معاصر با توجه به الگوی ساختی که دارا میباشند در شفابخشی منظر نیز دارای اثرات متفاوتی هستند.
روشها: تحقیق حاضر بر اساس ماهیت و قلمرو موضوعی در حوزه تحقیقات کاربردی و توسعهای است و از نظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی است که بهصورت آمیخته(کمی-کیفی) انجام شده است. تحلیل کیفی مقاله بر اساس مشاهدات و شاخصهای اثرگذار بر شفابخشی صورت گرفته شده است و پس از آن بهمنظور تطبیق شاخصهای تحلیل شده به اولویتبندی آنها بر اساس نظر پرسششوندگآنکه کاربران باغهای مطالعاتی بودهاند با ضریب تغییرات پرداخته شده است. جامعه آماری شامل کلیه استفادهکنندگان از فضای باغ دلگشا و خانواده در نظر گرفته شده است که حجم نمونه 100 نفر (حداقل حدنصاب تحلیل توصیفی) در نظر گرفته شده است که بهصورت تصادفی انتخاب شدهاند.
یافتهها: با استناد به نتایج قابل قبول مشاهده شد بررسی تطبیقی مؤلفههای مؤثر بر شفابخشی منظر در باغهای تاریخی و معاصر میتواند منجر به الگوی ساخت فضایی شود که مؤلفههای شفابخشی منظر در آن حائز اهمیت باشد.
نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در باغ سنتی دلگشا وضوح فضایی ، انتخاب کردن، خلوت گزیدن و تجربهی کنترل امور باغ ، خوانایی ، تعامل اجتماعی و تحرک از سایر شاخصها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است. در حالی که در باغ معاصر خانواده تحرک فضایی ، تعامل اجتماعی ، تنوع فضایی ، گونههای گیاهی سبز و وضوح فضایی از سایر شاخصها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است.
تحلیل تأثیر تمایز مکانی بر میزان ارزشهای مشترک بین شهروندان(مطالعه موردی: محلات منتخب اهواز)
دوره 2، شماره 3، بهمن 1400، صفحه 59-70
منصور رامزی؛ منصور یگانه؛ محمدرضا بمانیان
چکیده بیان مسئله: ارزشهای مشترک بین ساکنین و شهروندان یک محله از اهمیت بسزایی در داشتن یک ذهنیت جمعی و مشترک برخوردار است. بوجود آمدن ارزشهای مشترک در محله به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از کیفیتها و مفاهیمی که بر این ارزشهای مشترک تأثیر زیادی دارد، تمایز مکانی محله است. هدف این مقاله بررسی تأثیر میزان تمایز مکانی محله ها بر میزان شکل گیری ارزشهای مشترک بین شهروندان است.
روش ها: این پژوهش با استفاده از پیمایش و بر اساس مطالعات میدانی در محله شهر اهواز و بر اساس نظرات 663 نفر از ساکنان محلات منتخب انجام گرفته است.
یافتهها: بسیاری از مسائل شهر و آسیبها ناشی از نداشتن ارزشهای مشترک و ذهنیت جمعی و فهم جمعی مشترک است. محله هایی که دارای ویژگی منحصربهفرد، تشخص ویژه و تمایز مکانی متفاوت هستند، میتوانند تأمینکننده خیلی از کیفیتها باشند. ارزشهای مشترک منجر به درک و فهم مشترک از محله شده، تجارب جمعی و مشترک را ارتقا داده و در نتیجه بر کیفیت زیست محله ای و کیفیت زیست شهری اضافه میکند.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان میدهد که تمایز مکانی محله ها به میزان بسیار معنی داری منجر به شکل گیری و ارتقاء میزان ارزشهای مشترک و جمعی بین شهروندان میگردد؛ و تمایز سیمای کالبدی و تشخص محله در این بین از مهمترین عوامل به شمار می آیند.
تحلیل تاثیر بعد زمان روی نماد ملی و حوزه بلافصل آن
دوره 1، شماره 1، خرداد 1399، صفحه 55-67
سیدهنغمه متولیان؛ منصور یگانه
چکیده مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملیبودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس میشود. از جمله اهداف مطالعه حاضر میتوان تاثیر زمان روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر شاخصههای کیفی فضا و اثرات آن در شکلگیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که بهطور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصههایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمانهای ملی متفاوت است. درباره مجموعههایی که در گذر زمان شکل میگیرند، زمان باعث خاطرهانگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایهای و مقبولیت میشود و در مورد مجموعههای از پیش طراحیشده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزههایی در خصوص طراحی است.