دوره 1، شماره 4 - ( 1399 )                   جلد 1 شماره 4 صفحات 47-33 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه ازاد اسلامی، مشهد، ایران
2- استادیار گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه ازاد اسلامی، مشهد، ایران ، khosrow.afzalian@gmail.com
3- دانشیار گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه ازاد اسلامی، مشهد، ایران
چکیده:   (1887 مشاهده)
اهداف: وقایع و پیامدهای تکنولوژیک دهه‌های اخیر در زیست-جهان انسانی و ایجاد فضای پیشرفته‌ی سایبرنتیک و تطبیق آن‌ها با آثار ادبی فاخر آینده‌پژوهی، موفقیت آنان در پیش‌گویی‌های صحیح را خاطرنشان می‌کند. پارادایم‌های الگو ساز با ظهور اولیه در آثار ادبی امکان بازآموزی برای مسئله‌های طراحی و برنامه‌ریزی در نیل به آرمان‌شهر و دوری از دُش‌شهر را فراهم می‌کنند.
روش‌ها: مقاله‌ی حاضر، به روش استقرایی با سیر از مصداق به معنی و با رویکرد پساانتقادی، اطلاعات جزء را از بین آثار ادبی شاخص، که جهت‌دهنده‌ی اندیشه‌ی جامعه هستند، به عنوان چارچوب نظری، استخراج و با ذکر مسئله‌ها و راه‌حل‌های تجربه‌شده، آن‌ها را به‌عنوان الگو در اختیار طراحان می‌گذارد.
یافته‌ها: مطابق ادبیات دُش‌شهری، پیشرفت‌های صنعتی و ظهور جامعه‌ی مبتنی بر اطلاعات دیجیتال و به‌دنبال آن هوش مصنوعی، آینده‌ای نامعلوم برای ماهیت وجودی انسان در قرن بیست‌ویک رقم می‌زند. در حال حاضر نیز یکی از مهمترین نگرانی‌های علوم طراحی، انفصال نقش انسان از تجارب دیروزی است که موجب ازخودبیگانگی و حذف انسان دارای ماهیت سنتی شده است.
نتیجه‌گیری: بررسی‌های تطبیقی موجود نشان می‌دهد که نهایت آمال دوست‌داران فناوری در نیل به آرمان‌شهر مطلوب نه‌تنها موفقیت‌آمیز نبوده بلکه با حذف تمایلات انسان‌گرایانه که مولفه‌هایی وجودی و اصیل دارد، دش‌شهری را تشکیل داده که انسان‌ها در آن، منزوی و تحت سلطه‌ی نئوکاپیتالیست و نئوامپریالیست هستند.
متن کامل [PDF 1456 kb]   (936 دریافت)    
نوع مقاله: توصیفی و نظرسنجی | موضوع مقاله: نظریه های طراحی شهری
دریافت: 1400/1/19 | پذیرش: 1399/12/10 | انتشار: 1399/12/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.